آخرین دست و پا زدن سعودیها بعد از شکست در جنگهای نیابتی منطقه
خاورمیانه
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - آخرین دست و پا زدن سعودیها بعد از شکست در جنگهای نیابتی منطقه
٨٧٥
٠
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/5775793
-->
ربیع / متن پیش رو در ربیع منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
منطقه غرب آسیا در سالهای اخیر همواره آماج فتنهها و بحرانها بوده است. بعد از خاموش شدن غائله داعش توسط محور مقاومت، این روزها لبنان و عراق آبستن اعتراضات مردمی به دلیل مشکلات اقتصادی شده است اما در این بین گاهی این اعتراضات حال و هوای دیگری پیدا میکند و منجر به درگیری، خونریزی و جنایت میشود.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، منطقه غرب آسیا در سالهای اخیر همواره آماج فتنهها و بحرانها بوده است. بعد از خاموش شدن غائله داعش توسط محور مقاومت، این روزها لبنان و عراق آبستن اعتراضات مردمی به دلیل مشکلات اقتصادی شده است اما در این بین گاهی این اعتراضات حال و هوای دیگری پیدا میکند و منجر به درگیری، خونریزی و جنایت میشود. آشکار شدن پیش از پیش نقش عربستان سعودی بعنوان مهره آمریکا در منطقه در به آشوب کشیدن اعتراضات مردمی و ایجاد تنش و بحران در کشورهای منطقه ما را بر آن داشت که در اینباره گفت و گویی داشته باشیم. حاصل گفت و گوی ما دکتر اسماعیل احمدی، پژوهشگر مسائل غرب آسیا را در ادامه میخوانید.
نقش عربستان در ناآرامی این روزهای عراق چیست؟ درباره لبنان چطور؟ آیا عربستان عامل اصلی ایجاد این بحرانهاست یا از آب گلآلود ماهی میگیرد؟
قبل از اینکه به جواب سؤال اول بپردازیم، باید شرایط منطقه را مرور کنیم. منطقه یا بهتر بگویم؛ محور مقاومت طی 8 سال گذشته درگیر یک جنگ نیابتی سخت بود که تمام جبهه خصم در مقابل محور مقاومت ایستاده بودند، کار به جایی رسیده بود که بن سلمان به صراحت ادعا میکرد جنگ را به داخل خاک ایران خواهد کشاند ولی رهبری انقلاب با مدیریت قوی کل قضیه را از یک تهدید به یک فرصت تبدیل کرد.
در عراق و با ورود مرجعیت؛ یک نیروی متحد از تمام طیفهای مردم به نام حشدالشعبی ایجاد شد که امکانات آن از طرف ایران تأمین میشد و هیچ طرفی فکر به وجود آمدن چنین قدرتی را در عراق نمیکرد. عاقبت آن هم پیروزی این نیروی قدرتمند با کمک مستشاری ایران برعلیه داعش در عراق شد، موضوعی که درک آن برای بسیاری از کشورها از جمله عربستان سخت بود. جالب است بدانید که بالای 80 درصد انتحاریهای داعش در عراق، عربستانی بودند.
در سوریه نیز با کمک محور مقاومت یگانهای معتقد مختلفی ایجاد شد که بعد از حدود 8 سال جنگ در این کشور این روزها دارد برنده اصلی مشخص میشود و آن کسی جز محور مقاومت نیست.
در بحث لبنان هم نیروهای جوان حزب الله که در بحران سوریه کاملاً وارد گود شده بودند؛ الان بعد از 8 سال تبدیل به نخبههای جنگ شهری شدهاند، چیزی که اسراییل از آن هراس داشت. نتیجه این جنگ برای حزب الله لبنان دهها برابر سود داشت؛ از جمله باز بودن مسیر ارتباطی سوریه به لبنان، تبحر نیروها، پیروزی در جنگ شهری در محیطی ناشناخته و استفاده و تجهیز تسلیحات به روزتر.
اشتباه بن سلمان در جنگ بر علیه مردم مظلوم یمن هم کاری کرد که عربستانی که دهها سال حتی یک خمپاره به خاکش نخورده بود؛ اکنون هر روز کشورش آمــاج حملات موشکی و پهپادی ارتش یمن و کمیتههای مردمی یمن است.
با توجه به این شرایط به سراغ پاسخ سؤال اول میرویم. عربستان از نفوذ ساختاری و فکری حشدالشعبی میترسد؛ نیرویی که در نبرد با داعش که عربستان یکی از به وجود آوردندگان آن بود پیروز شد. روحیه شهادت و ایثارگری جبهه مقاومت از اولین ترسهای سعودیهاست.
این را حتی میتوانید در ایام اربعین ببینید وقتی که ریاض پایتخت عربستان بزرگترین جشنواره مبتذال خود را در این ایام برگزار میکند. تمام ترس عربستان از گسترش این روحیه و این تفکر در بین مردم خود است.
ترس دیگر عربستان از دست دادن جایگاهش در عراق بعد از یمن است و از نظر عربستان در عراق باید دو عامل کنار برود، یکی حشد الشعبی و نیروهای با تفکر انقلابی و دیگری آرامشی که عراق با کمک ایران بدست آورده است.
وقتی در اعتراضات شهرهای عراق دفتر نیروهای انقلابی و مقاومت به آتش کشیده میشود، وقتی فرمانده مهم و شناخته شده عصائب اهل حق شهید العلیاوی به شهادت میرسد، وقتی از بین معترضان عدهای خاص سعی در اشغال پادگان نظامی دارند تا به انبار سلاحها برسند، اینجاست که هدف اولی که گفتیم دنبال میشود. وقتی عکس حاج قاسم وسط میدان میآید و افراد اندکی بر علیه ایران شعارهای جهت دار میدهند و تصاویر آن بطور گسترده از شبکههای مورد حمایت سعودی و اماراتی بعنوان خبر اول پخش میشود، نشانه آنست که هدف دوم نیز همراه با هدف اول دنبال میشود.
این است که سپهبد رشید فلیح رئیس پلیس بصره به صراحت میگوید که به خدای کعبه قسم برخی از عربستان، اسرائیل و امارات پول گرفتهاند تا عراق را تخریب کنند.
نهایتاً کار به جایی میرسد که دولت عراق فعالیت شبکه سعودی العربیه را بطور رسمی متوقف میکند. جالب اینجاست که یکی از سهامداران شبکه العربیه سعد الحریری، نخست وزیر مستعفی لبنان به همراه حاکمان سعودی است.
در عراق بر عکس لبنان که عامل اصلی اعتراضات عربستان است، این وظیفه بین چند کشور تقسیم شده است.
به نکته جالبی اشاره کردید. نخست وزیر لبنان(که به تازگی استعفا داد) گرایش آشکاری به سعودیها داشت. چرا سعودیها برای تنش آفرینی علیه دولت این کشور هزینه کردند؟
تقسیمات در کشور لبنان ساده است؛ طیفی که تمایل به تفکرات سعودی دارند و طیفی که بر خلاف این تفکر هستند. سید حسن نصرالله که در بین دشمنان هم به راستگویی مشهور هست در سخنرانی خود به صراحت عنوان کرد که حزب الله در تظاهرات لبنان دخالتی ندارد و اینجا بود که چهره واقعی تظاهر کنندگان مشخص شد.
اینکه سعدالحریری از طیف سعودی است دلیل نمیشود که عربستان نخواهد برای کشوری که جزء محور مقاومت حساب میشود هزینه تراشی نکند.
عربستان زمانی همین نخست وزیر لبنان یعنی جناب حریری را به کشورش دعوت و سپس بازداشت کرد. دقت کنید که نخست وزیر یک کشور مستقل را مجبور کرد از طریق رسانههای جهانی و از داخل خاک عربستان استعفا دهد. بعد از آن با وساطت فرانسه، سعد حریری از زیر فشار سعودیها در آمد و به لبنان بازگشت و نخست وزیری خود را ادامه داد. با این وصف آیا باید انتظار داشت که عربستان مانع ضربه زدن به نخست وزیری سعد حریری در اعتراضات شود؟ عربستان حاضر است 10 نفر همچون سعد حریری را قربانی کند تا ضربهای کاری به چهره محبوب و موجه حزب الله در لبنان وارد شود.
سعودیها در تقویت این بحرانها شریک منطقهای دیگری هم دارند؟ و آیا همه اینها از آمریکا یا اسرائیل خط میگیرند؟
در قسمتی از جواب سؤال اول هم گفتم که برعکس لبنان، در عراق وظایف این خرابکاریها تقسیم شده است. حمله و تخریب پایگاههای نیروهای مقاومت در عراق مدتی است که توسط پهپادهای آمریکایی و اسرائیلی انجام میشود. پول امارات هم باعث جذب خلافکاران و قاتلان برای برهم زدن امنیت عراق شده و مزدوران سعودی نیز کامل کننده قسمتی از چرخه این اتفاقات هستند. تکمیل کننده زنجیره این اتفاقات هم بسیج تمام رسانههای این کشورها برای ضربه زدن به آرامش عراق است.
من در اعتراضات قبل از اربعین بغداد بودم؛ وقتی اعتراضات داشت به اوج میرسید، دولت عراق اینترنت را قطع کرد. با قطع شدن فعالیت عامل اصلی دعوت به اغتشاشات یعنی فضای مجازی، غائله باید خوابیده میشد ولی جالب است بدانید که نه تنها اینترنت این شبکهها و صفحات قطع نشد بلکه این شبکهها خبرهای مغرضانه و جهت دارشان را هر لحظه مخابره میکردند.
کار به جایی رسید که خود شهروندان عراقی معترف بودند که این شبکهها از خارج از خاک عراق مدیریت میشوند و اعتراضات را رهبری میکنند.
آیا عربستان در گذشته نیز (قبل از حمله به یمن و سرمایهگذاری برای حمایت از داعش و …) در ایجاد بحران و فتنه در منطقه غرب آسیا تا این اندازه فعال بوده است؟
خود عربستان و حامی اصلی او یعنی امریکا میدانند که این کشور تندرو نفسهای آخر حکومت خود را سپری میکند. این بحرانها در کشورهای حامی مقاومت، آخرین دست وپا زدنهای آل سعود پس از شکست مقابل جبهه مقاومت در جنگهای نیابتی منطقه است. اگر مردم این کشورها اندکی اتحاد و بصیرت خود را حفظ کنند، حکومتهای دونی مانند سعودی و امارات جایگاهی در دل ملتها نخواهند داشت.
از لحظه تشکیل مملکت پادشاهی سعودی با پولهای بادآورده نفتی، عربستان در تمام کشورهای همسایه و حتی کشورهای مسلمانی که کیلومترها از مرزش فاصله دارند دخالت و اثر سوء داشته است. برای اثبات این امر حتی نیاز نیست به گذشتههای دور برویم؛ همین چند سال اخیر نشان دهنده تمام واقعیتهاست.
عربستان در مورد ایران به صراحت از گروهکهای تروریستی شمال غرب و جنوب شرقی و حتی از سازمان تروریستی منافقین حمایت میکند.
جنگ یمن، ششمین حمله عربستان یهودی به کشور مظلوم و فقیر یمن است که همسایه جنوبی سعودیها محسوب میشود.
عربستان در جنگ سوریه یکی از حامیان مالی و تسلیحاتی تروریستهای حاضر در غوطه پایتخت این کشور به رهبری زهران علوش بود و چه جنایتهای بزرگی این گروهک تروریستی مرتکب نشد.
در جنگ عراق با داعش هم عربستان نه تنها حامی مالی این گروهک تروریستی بود بلکه بیشترین انتحاری عضو داعش که در عراق خودشان را منفجر کردند از سعودیها بودند.
در لبنان نیز همانطور که گفتم سعودیها نخست وزیر یک کشور مستقل را به گروگان گرفتند. همچنین چندین نوبت در سالهای نهچندان دور شاهد درگیری مسلحانه طرفداران سعودی با ارتش لبنان بودیم. اینها جدای از افشای اطلاعاتی درباره حمایت مالی عربستان از رژیم صهیونیستی در نبرد 33 روزه تموز 2006 است.
عربستان همچنین یک شبه دشمن همسایهاش قطر شد و خواست به قطر لشکرکشی کند البته از ترس پاسخ ترکیه و ایران مجبور به تحریم صد در صدی قطر تا این لحظه شده است.
درباره ترکیه نیز یکی از بازیگران اصلی در تأمین هزینه کودتای 3 سال قبل عربستان بود که رییس جمهور ترکیه چندین بار آن را به صراحت بیان کرده است.
عربستان در فلسطین هم یکی از خائنان به مسلمانان و مردم مظلوم غزه بوده و هست. در همین بحث معامله قرن عربستان یکی از حامیان تفکر صهیون سازی فلسطین اشغالی به حساب میآید در حالی که میتونست با موضعی محکم، رژیم صهیونیستی را در تنگنا قرار دهد. باید گفت که عربستان همیشه عامل گسیل کردن تفکر تندروی و تخریب بوده است.
آیا ناامن کردن منطقه منفعتی برای آل سعود دارد و خواهد داشت؟
عربستان منافع زیادی را با ایجاد ناامنی در کشورهای منطقه دنبال میکند ولی از نظر من تنها منفعتی که حاکمان سعودی دوست دارند به آن برسند این است که مردم کشورهای مسلمان و حامی تفکر مقاومت با یکدیگر درگیر شوند و بالاخص در عراق. چون میدانند که اگر این کشورها از بحرانهای ساختگی محور عبری-عربی-غربی رهایی یابند، توجهشان به سمت کشور و حاکمیت سعودی خواهد بود. عربستان از روزی میترسد که قهر ملتها دامن حکومت نحسش را بگیرد.
با توجه به نقش جدی عربستان در بحرانهای منطقه به نظر شما آلسعود در پیغامهای خود درباره علاقهمند بودن برای بهبود روابط با ایران صداقت دارد؟
بدون شک نه و من در این زمینه از واکنش عزیزان دستگاه وزارت خارجه تعجب میکنم که پالسهای مختلفی را برای مذاکره با عربستان ارسال میکنند. آخرین پیام هم فردای هدف قرار گرفتن نفتکش ایرانی در نزدیکی بندر جده بود که دست آنها در این اقدام خرابکارانه آشکار مینماید.
در پایان اگر نکتهای مدنظرتان هست بفرمایید.
سخن آخر اینکه یادی کنیم از شهید وسام العلیاوی؛ ایشان از فرماندهان لایق و مشهور مبارزه با داعش و رئیس دفتر گروه مقاومت عصائب اهل حق در میسان بود که در 4 سال اخیر رشادتهای زیادی در مبارزه با داعش در میادین نبرد از خود نشان داد. العلیاوی مهندس نفتی بود که وقتی دید حرم بی بی زینب در خطر است، شغل و جایگاهش را رها کرد و گسیل جبهههای سوریه و سپس عراق شد. انشاءلله بزودی و با اتحاد مردم، گرد و غبار فتنه و آشوب خواهد خوابید و مردم این کشورها خواهند دید که عروسک گردان این فتنهها چه دولتی بوده است.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/102743/