سالگرد شکست فرانسه در جنگ واترلو
فرانسه
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - کتاب تازۀ تیری لنتس، به رسم تاریخنگاری کلاسیک، از زمینهها و دلایل و مقدمات جنگ آغاز میکند و کار را با پیامدهای درازمدت این نبرد بزرگ میان فرانسه و دشمنان متحدش (انگلستان، هلند و پروس) به پایان میبرد.
ناپلئون بعد از تبعید اول به جزیرۀ الب، دوباره برای یک دورۀ صد روزه به قدرت برگشت و توانست طی کمتر از سه ماه نیروهایش را بسیج کند و برای آخرین بار به میدان جنگ – دشت واترلو- بازگردد.
به گفتۀ تیری لنتس «ناپلئون روز 2٠ مارس به پاریس بازگشت. سه ماه بعد، روز ١٨ ژوئن، جنگ واترلو رخ داد. لشکرکشی او به بلژیک شامل ١٢٠هزار نفر میشد. این، تقریباً یکسوم کل نیرویی بود که ناپلئون توانست در عرض کمتر از سه ماه بسیج کند. این لشکر با ارتش قبلی ناپلئون فرق داشت و از نظر کیفیت فرماندهی، تجهیزات و آمادگی در سطح پایینتری بود. باید گفت که این لشکر کمی “سرهم بندی” شده و تنها یگان جدی آن، همان گارد سلطنتی معروف بود».
«منطقۀ واترلو قبلاً نیز شاهد چندین جنگ بود. هر کس بخواهد بروکسل را فتح کند ناچار است در واترلو بجنگد، چون آخرین دشت و آخرین فضای باز قبل از بروکسل است. بعد از واترلو به اراضی جنگلی میرسیم که عملیات نظامی در آن غیرممکن است»…
…«روز ١٨ ژوئن قاعدتاً هوا تابستانی است اما شب قبل از شروع جنگ، باران مفصلی بارید. به همین دلیل ناپلئون تصمیم گرفت شروع حمله را چهار ساعت به عقب بیندازد تا شاید زمین خشک شود. اما زمینها به این سرعت خشک نشد و همه چیز در گل و لا تپید»…
…«ناپلئون برای رویارویی با دو لشکر دشمن، یعنی ارتش پروس یک طرف، و ارتش انگلیس و هلند طرف دیگر، از یک تاکتیک قدیمی استفاده کرد. تاکتیکی است که در اصطلاح به آن “مانور روی مواضع مرکزی” میگویند. در این روش باید از میان دو لشکر دشمن گذشت، سپس به یک جناح حمله کرد و در مرحلۀ آخر به سراغ لشکر دوم رفت. ناپلئون در این تاکتیک نظامی استاد بود و قبلاً چندین بار آن را به کار زده، و هر بار هم موفق بود. در این مانور، اگر لشکر اول شکست بخورد، طبیعتاً به سمت “منطقۀ امن” خود، عقبنشینی میکند. ناپلئون حساب کرده بود که با شکست دادن پروسیها، آنها را به عقبنشینی به طرف خاک آلمان وادار خواهد کرد. اما آنچه که ناپلئون نمیدانست و تا لحظۀ آخر هم از آن غافل ماند، این بود که دو دشمن متحد یعنی پروسیها و انگلیسی-هلندیها قرار گذاشته بودند که به هیچ عنوان در جبهه از یکدیگر جدا نشوند. چرا؟ برای این که تکنیک ناپلئون را دریافته، و نقشۀ او را حدس زده بودند. این موضوع را ناپلئون وقتی فهمید که دیگر دیر شده بود… چه اتفاقی افتاد؟ ناپلئون به ارتش پروس حمله کرد و آنها را به عقب راند اما پروسیها به جای این که به سمت آلمان عقبنشینی کنند، یک دایرۀ بزرگ زدند و از پشت به ارتش فرانسه هجوم آوردند».
پیامدهای جنگ
واترلو به میدان جنگ خلاصه نمیشود. پیامدهای سیاسی این شکست سنگین، ضربهای تاریخی به فرانسه و جایگاه بینالمللی آن وارد کرد. به نوشتۀ تیری لنتس «ناپلئون به دشواری از مهلکه بیرون آمد و بعد از چند روز خود را به پاریس رساند. صبح 2١ ژوئن وقتی به شهر رسید، اوضاع تقریباً انقلابی بود. البته مردم قیام نکرده بودند، این دو مجلس بودند که مسبب سقوط او شدند. ناپلئون چنان خسته و گیج شکست بود که یک روز بعد، در22 ژوئن، از قدرت کنارهگیری کرد و عملاً تسلیم شد»…
«در کوتاه مدت، پنج ماه بعد، قرارداد صلحی امضا شد که برای فرانسه بسیار سخت بود. مملکت به مدت پنج سال به اشغال نیروهای خارجی در آمد. علاوه بر این، فرانسه مجبور به پرداخت خسارت سنگینی شد که بدهی بزرگی برای کشور محسوب میشد. فرانسه این بدهیها را طی سه سال پرداخت کرد. کل رقم، تقریباً معادل شش برابر بودجۀ سالانۀ کشور بود. بر اساس محاسبۀ مورخان، این رقم تقریباً نصف آن چیزی است که صد سال بعد، در پایان جنگ اول و بر اساس معاهدۀ ورسای، فرانسۀ پیروز به دشمن شکستخورده یعنی آلمان تحمیل کرد».
برگرفت سایت رادیو فرانسه
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/105436/