ایرانیان جهان

آخرين مطالب

سرمقاله شرق/ چه کسی سوارِ کار است؟ اخبار ایران

  بزرگنمايي:

ایرانیان جهان - شرق / « چه کسی سوارِ کار است؟ » عنوان سرمقاله سردبیر روزنامه شرق به قلم احمد غلامی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
در اعتراضات اخیر نکته قابل‌تأملی به چشم می‌خورد که اغلب تحلیلگران سیاسی و جامعه‌شناسان مستقیم یا غیرمستقیم به آن اشاره کرده‌اند و آن نکته چیزی نیست مگر عدم مشارکت طبقه متوسط در این اعتراضات؛ طبقه‌ای که در اعتراضات 88 حضوری پررنگ داشت. تاکنون طبقه فرودست دو بار بعد از حوادث 88، در دی 96 و آبان 98 برای تحقق خواسته‌هایش که جنبه اقتصادی و معیشتی داشته پا به میدان گذاشته است. اگر بخواهیم نقشه تغییر نیروهای اجتماعی ایران را مصور کنیم، نیروهای تندروی داخل و خارج نقش برجسته‌ای در این روایت دارند. این همداستانی به گونه‌ای است که نیروهای تندرو داخلی و خارجی با اینکه هیچ‌گونه منافع مشترکی ندارند و حتی به نوعی خصم یکدیگرند، ناخواسته منافع یکدیگر را تضمین می‌کنند. در دی 96 و آبان 98 تنگناهای اقتصادی و بعد افزایش قیمت بنزین و تبعات آن، اعتراضات مردمی را شکل داد و فرودستان را به خیابان کشاند. این اعتراضات که با استقبال اپوزیسیون روبه‌رو شد، به‌سرعت سمت‌وسویی سیاسی گرفت و هر یک از جناح‌های اپوزیسیون در رقابت با یکدیگر برای عقب‌نماندن از قافله به حمایت از این اعتراضات و بهره‌برداری سیاسی از آن و پمپاژ اعتراضات پرداختند و این پمپاژ، ائتلافی ناخواسته و تحمیلی را رقم زد که آن را تا حدی از شمایل خود خارج کرد. به‌ گفته میگدال «ائتلاف‌ها و سازش‌ها ممکن است نه‌تنها توانایی یک نیروی اجتماعی برای دستیابی به اهدافش را افزایش دهند، بلکه خودِ آن اهداف را نیز دگرگون ‌سازند. همان‌طور که حامیان یک نیروی اجتماعی تغییر می‌کنند، این نیروهای [تازه به میدان آمده] نیز ممکن است پایگاه مادی و نیز ایده‌ها و ارزش‌های جدیدی را در تشکیلات خود وارد کنند». اگر بخواهیم بر این مبنا اعتراضات اخیر را روایت کنیم این صورت‌بندی به دست می‌آید: در این ائتلاف‌ها پایگاه اجتماعی و ایدئولوژیک نیروهای اجتماعی فرودست تغییر یافته و با این تغییر، ناخواسته اهداف و برنامه‌ها و اینکه فرودستان درنهایت به چه کسانی خدمت می‌کنند نیز تغییر پیدا می‌کند. از این روایت به‌سرعت می‌توان به این نتیجه دست یافت که هرگونه تغییر و اعتراضی ناممکن است. این برداشت حتی اگر قرین به واقعیت باشد که هست، نمی‌تواند مانع از اعتراضات و ائتلاف‌های ناخواسته گروه‌های اجتماعی شود و به یک معنا در چنین وضعیتی این‌دست ائتلاف‌ها اجتناب‌ناپذیر است، مگر اینکه گروه‌های مرجع داخلی؛ اصلاح‌طلبان و اصولگرایان و دیگر نیروهای مترقی و دموکراسی‌خواهِ دست بالا را پیدا کنند. البته ناگفته پیداست که نیروهای تندرو داخلی به دلیل شرایط خاص و خصیصه‌های سلبی خودشان ناگزیر در این میدانِ بازی وارد خواهند شد؛ میدانی که اپوزیسیون آن را طراحی کرده است یا نقش فعالی در آن ایفا می‌کند. از همین‌جا به تحلیل نکته‌ای می‌رسیم که در ابتدای یادداشت از آن یاد کردیم: عدم مشارکت طبقه متوسط در دو رویداد دی 96 و آبان 98. این تحلیل به پشتوانه این برداشت صورت خواهد گرفت که ائتلاف‌ها بین نیروهای اجتماعی به تغییر ایده، اهداف و ماهیت این گروه‌ها می‌انجامد. اپوزیسیون با درک این مهم با ایجاد اتحادی ناخواسته با نیروهای اجتماعی تندرو ایران تلاش کرد تا نیروی اجتماعی قدرتمندی را که همواره در سیاست داخلی ایران نقش تعیین‌کننده‌ای داشتند از کار انداخته و منفعلش کند.
از این‌رو می‌توان ادعا کرد که شعار «اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» بیش از آن‌که برای اصولگرایان طراحی شده باشد، برای خنثی‌سازی تأثیرات اجتماعی اصلاح‌طلبان تدارک دیده شده است. شعاری که هدفش یکسان‌سازی منتقدان حکومت و حامیان پروپاقرص آن بود، از هژمونی اصلاح‌طلبان در طبقه متوسط کاست و با شوربختی باید گفت عدم تحقق وعده‌های دولت روحانی و همداستانی و اصرارِ مخالفان داخلی و خارجی اصلاح‌طلبان در نشان‌دادنِ ضعف‌های آنان ضربه سنگینی به جایگاه اصلاح‌طلبان وارد کرد. هدف این نوشته دفاع از اصلاح‌طلبان و عملکردشان نیست، بلکه به این نکته اشاره می‌کند که با تضعیف گفتمان اصلاح‌طلبی و پتانسیل سیاسی آن برای تغییر، طبقه متوسط ایران آسیب جدی خواهد دید. طبقه‌ای که همواره در تغییرات سیاسی و اقتصادی ایران نقش مؤثری را ایفا کرده است، درست همان‌طور که «مارکس» خاصه در «مانیفست» طبقه متوسط را توصیف کرده است: «بورژوازی حتی در زمین آگاهی‌بخشی سیاسی نیز موفقیت‌های چشمگیری داشته است. اوست که باعث شده تمامی آن سلطه‌هایی که پنهان بودند و مبارزه علیه‌شان دشوار، شفاف شوند». طیف گسترده‌ای از جامعه 83 میلیونی ایران را طبقه متوسط شکل می‌دهد. طبقه‌ای که ازقضا گستردگی دیدگاه‌های سیاسی و منافع متکثری دارند. بازاریان سنتی، پیشه‌وران، مدیران و کارمندان میانی دولت و تعداد بسیاری از افراد دستگاه‌های آموزشی و دانشگاهی بخش نه‌چندان بزرگی از طبقه متوسط هستند. طبقه‌ای که به‌قول «پرودن» در بطن آن اندیشه آزادی زنده و پویاست. طبقه‌ای که عقل آینده‌نگر دارد و با وجود اینکه از سوی طبقات فرودست و اغنیا پس زده می‌شود اما دل و عقل کشور است. پس بی‌دلیل نیست که اصلاح‌طلبان به‌واسطه اثرگذاری‌شان در این طبقه مورد حملات مخالفان قرار می‌گیرند. همین حملات داخلی و خارجی و البته عملکردِ خودشان است که از نفوذ آنان در این طبقه کاسته و به‌جرئت می‌توان گفت که دیگر هژمونی سابق را ندارند. اما در وضعیت موجود تضعیفِ اصلاح‌طلبان بیش از آن‌که به ضرر آنان تمام شود که می‌شود، به ضرر جامعه سیاسی است. اینک طبقه متوسط ایران به‌واسطه همین تخریب‌ها بی‌سَر شده است. اصلاح‌طلبان و طبقه متوسط توان اثرگذاری‌شان را از دست می‌دهند، خاصه طبقه متوسط که نمی‌توان آن را با پمپاژهای سیاسی و بهانه‌های اقتصادی به‌راحتی به میدان کشید و از آن بهره‌برداری کرد. به‌طور تاریخی طبقه متوسط منافع خودش را خوب تشخیص می‌دهد تا حدی که همواره به خاطر همین شناخت منافعش مورد طعن و تحقیر بوده است. به‌گفته مارکس «همه طبقات برای منافع خود می‌جنگند، ولی این را نیز دارند که منفعت خود را به جای منفعت عمومی جا بزنند». اکنون همین تعارض منافع است که جامعه سیاسی و نیروهای اجتماعی آن را شکل می‌دهد. اصولگرایان با بخش کوچکی از طبقه سنتی درصددند اصلاح‌طلبان را از میدان سیاست به در ‌کنند. غافل از اینکه تضعیف مصلحان اجتماعی شاید در کوتاه‌مدت به نفع آنان باشد، اما در درازمدت بیش از هر جناحی به ضرر آنان و کشور خواهد بود. پس از این منظر، حمله به اصلاح‌طلبان به‌بهانه «بیانیه 77نفر» خسارت‌بار است. در غیاب حداکثری اصلاح‌طلبان بخشی از طبقه متوسط هم از کار خواهد افتاد و این ناکارآمدی در صورتی می‌توانست به نفع جریان‌های اصولگرا باشد که آنان از هژمونی قابل‌توجهی در میان فرودستان برخوردار بودند که وقایع اخیر این را نشان نمی‌دهد. پس اصولگرایان ناگزیر، به‌دلیل پمپاژهای بیرونی رودرروی کسانی قرار گرفته‌اند که دولت متبوع آنان را روی کار آورده‌اند. شاید این رودررویی بیش از هر چیز از غیاب طبقه متوسط بروز پیدا کرده است. تاریخ اعتراضات اجتماعی نشان داده مصلحان و طبقات میانی جامعه کمتر میل به خشونت دارند و به دشواری می‌توان از آنان در سناریوهای خشونت‌بار بازی گرفت. طبقه متوسط حایلی میان حکومت و طبقات فرودست است و بخش بسیاری از این طبقه می‌توانند مطالبات طبقات فرودست را به شیوه‌ای مدنی راهبردی کند. خاصه اینکه به‌لحاظ اقتصادی و وضعیت معیشتی فاصله چندانی بین طبقات متوسط و فرودست وجود ندارد و فاصله میان آنان بیش از هر چیز در شیوه دستیابی به مطالبات است. بی‌سَرسازی طبقه متوسط، آن را به انفعال می‌کشاند و در انفعالِ طبقه متوسط طبقه فرودست نیز بی‌سر خواهد شد و معلوم نیست چه کسی در آینده سوارِ کار خواهد شد!

لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/108215/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

آوارها در غزه وسیله‌ای برای سرگرمی کودکان شد

اعتراض مردم انگلیس به وتوی آمریکا علیه فلسطین

تجمع مردم لبنان در مقابل سفارت اردن

رسانه‌های صهیونیستی: 250 هزار فلسطینی رفح را ترک کرده‌اند

آلمان 4 پاتریوت دیگر می‌خرد

فعال سیاسی: بدون تغییر در تیم اقتصادی دولت نباید منتظر بهبود اوضاع بود

خط فقر 150 هزار تومانی در سال 84

روز خوش بورس؛ جهش 78 هزار واحدی شاخص

اسنپ تخفیف ویژه مؤسسات نیکوکاری را تمدید کرد

صدور و تمدید 3259 مجوز سرمایه گذاری در سال 1402 در قشم/ 54 طرح جدید اقتصادی به بهره برداری رسید

قاضی زاده هاشمی: بنگاه های اقتصادی بنیاد شهید واگذار می شود

تمرکز دشمن در حوزه اقتصاد پس از شکست در عرصه نظامی

پیش‌گویی یک نماینده درباره قیمت دلار

غفلت از بخش خصوصی ضربه سنگینی به اقتصاد وارد می‌کند

تصویر جهانی دولت جمهوری اسلامی ایران ؛ کشوری عزتمند است

اطلاعات غلطی که درباره کاهش نرخ بیکاری می‌دهند؛ فقط حلوا حلوا گفتن است؟

شمار شهدای غزه به 34 هزار و 49 نفر رسید

افزایش نرخ سود بین بانکی در هفته پایانی فروردین ماه

افت محسوس قیمت سکه امامی؛ عقبگرد دلار به کانال 65 هزار تومانی

تأیید بیمه مرکزی نسبت به افزایش سرمایه‌ی بیمه دی

جعفرزاده: نه رئیسی، رئیس جمهور دو دوره ای می شود نه بایدن /مردم دارند له می شوند، آخر مگر این میز چقدر ارزش دارد؟!

چرا تغییر خاندوزی نمی‌تواند گره‌ای از مشکلات اقتصاد ایران را باز کند؟

غفلت از پارلمان بخش خصوصی ضربه مستقیم به اقتصاد کشور است

غفلت از پارلمان بخش خصوصی ضربه به اقتصاد کشور است

واکنش رحیمی جهان آبادی به ادعای دولت درباره قیمت دلار 100 هزار تومانی

کشف 7 هزار لیتر سوخت قاچاق در بیرجند

ارائه فرصت‌های سرمایه گذاری خراسان جنوبی در نمایشگاه اکسپو2024

پروژه‌های شهرداری را با مشارکت مردم پیش می‌بریم

پروژه‌های شهرداری را با مشارکت شهروندان پیش می‌بریم

نابودی بزرگترین مرکز داروسازی نوار غزه به دست اشغالگران صهیونیست

دیدار ماکرون با میقاتی در پاریس

زخمی شدن 5 نوجوان بر اثر تیراندازی در مریلند

جولان گرانی در کالاهای اساسی؛ حبوبات 30 درصد گران شد

جامعه ایثارگری از بنیاد شهید و امور ایثارگران انتظاری جز تکریم ندارند

فعالان اقتصادی اقدامات رئیسی دوران قوه قضائیه را می‌خواهند

نظر یک کارشناس اقتصادی در مورد علت افزایش طلا/ چین مقصر است

واکنش رحیمی جهان آبادی به ادعای دولت درباره قیمت دلار 100 هزار تومانی /دولت یک فرمانده اقتصادی ندارد

استفاده از هوش مصنوعی برای کاهش شدت مصرف انرژی در ایران

سرعت‌گیرهای رشد اقتصادی

ایران و اسرائیل در منطقه خاکستری

ازدواج سه زوج فلسطینی در دل جنگ

زلنسکی: ناتو باید روشن کند متحد کی‌یف هست یا نه

وداع تلخ مادر با کودک خردسالش که در بمباران صهیونیست‌ها به شهادت رسید

آزمایش یک موشک قاره پیمای جدید در کره شمالی

وعده مقام وزارت نیرو برای رفع مشکلات فنی انتقال برق ایران، آذربایجان و روسیه

واکنش نماینده مجلس به ادعای دولت درباره قیمت دلار 100 هزار تومانی

شروع یک انقلاب در درمان طاسی سر

برگزاری اولین همایش حقوق شهروندی و ایثار استان کرمان با حضور مدیرکل حقوقی و معاضدت قضایی بنیاد شهید و امور ایثارگران

ریزش رتبه اقتصادی رژیم صهیونیستی ادامه دارد

تدوین طرح پرورش آبزیان دریایی در سطح 222 هکتار در بوشهر