سرمقاله جوان/ فشار حداکثری تا کجا؟!
اخبار ایران
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - روزنامه جوان / « فشار حداکثری تا کجا؟! » عنوان یادداشت در روزنامه جوان به قلم علی علوی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
فشار حداکثری غرب به ایران تا کجا ادامه خواهد یافت؟ برای پاسخ به این پرسش که شاید-متأسفانه- پرسش اصلی مسئولان دولتی و پرسش ناخودآگاه ذهن مردم باشد، بهترین کار، تحلیل نوع فشارهایی است که امریکا و اروپا در حال حاضر اعمال میکنند. اگر بتوانیم این فشارها را ارزیابی و تجزیه و تحلیل کنیم، خواهیم فهمید که زور غرب در چه مرحلهای است و تا کجا ادامه خواهد یافت.
دستکم دو تن از مسئولان اروپایی اخیراً در کنفرانس هولوکاست در سرزمینهای اشغالی از ایران خواستند که اسرائیل را به رسمیت بشناسد! آنها میدانند که این چنین درخواستی در قله خطوط قرمز ایران قرار دارد، پس در فرایند فشار حداکثری امریکا، اروپاییها در یک عملیات روانی دست میگذارند روی آخرین دکمه فشار و مطالبه از ایران. اروپا خوب میداند که این درخواست از ایران شدنی نیست، اما از طرح آن به دنبال انتقال این پیام به ایران است: «غرب تا آخر ایستاده است و مطالبه به رسمیت شناختن اسرائیل نشان میدهد که ما تا کجا حاضریم پای فشار به ایران بایستیم.».
اما آیا مصداقهای فشار حداکثری در ماههای اخیر با پیام غربیها در کنفرانس هولوکاست که به قله خطوط قرمز اشاره کردهاند، همخوانی دارد؟!
بستن دامنه داتکام یک خبرگزاری، تشویق برخی ورزشکاران ورزشهای انفرادی برای مهاجرت، فشار سیاسی برای گرفتن میزبانی از باشگاههای فوتبال، راه ندادن راننده کامیون ایرانی مقیم کانادا به امریکا به دلیل داشتن اسم فامیل «سلیمانی»، صادرنکردن ویزا برای تاجران ایرانی و دو مورد محدودیت برای وزیر امور خارجه ایران در سفر به نیویورک و داووس، نمونهای از تازهترین اعمال فشارها به ایران است. این فهرست که میتوان مواردی اینچنینی به آن افزود، ظاهراً نشان میدهد غرب در ادامه فشار حداکثری، همتراز رجزخوانیهایش گزینه مطلوب و موثر دیگری ندارد.
ممکن است گفته شود این برداشت، تصوری غلط است و امریکاییها فعلاً فقط فتیله را پایین کشیدهاند، همانطور که اگر دو یا سه سال پیش وضع تحریمهای حال حاضر را گوشزد میکردیم، عدهای آن را ممکن نمیدانستند.
به دو دلیل میتوان تأکید کرد که گزینههای بعدی تحریم بسیار محدود و غیرمؤثر خواهد بود. دلیل اول در ماهیت تحریمهای اولیه نهفته است و اینکه هر اقدامی از این پس در مقایسه و نسبت با تحریمهای نفتی و بانکی کوچک خواهد بود. دیگر این که برای امریکاییها دلیلی وجود ندارد که فتیله تحریمها را پایین بکشند و به اموری دستچندم روی بیاورند. پس اگر گزینههای اخیر آنها برای اعمال فشار، در همین حد و حدود است، این به معنی خالی بودن بعد تحریمهای جدید است. از طرفی هدف امریکا مشخص است و آنها چهارنعل به سوی این هدف میشتابند و هرگونه تأخیری را با توجه به نزدیک شدن به زمان تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری امریکا به زیان خود میدانند؛ بنابراین طبیعی است که امریکا در این مرحله از فشار حداکثری به سوی «ناراضیسازی عمومی» پیش برود، اما ماهیت تحریمها، محدودیتها و فشارهای هفتههای اخیر که به چند مورد آن اشاره شد، نشان میدهد که اگرچه قابل مقایسه با تحریمهای اولیه نیست، اما انتخاب آنها از جهت بازتاب آن در میان عموم مردم و به امید تأثیر بر افکار عمومی بوده است. همین دیروز وزیر خارجه امریکا گفت: «نارضایتی مردم ایران ثمره تحریمهای امریکا بوده است و بازدارندگی اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک که امریکا به وجود آورده است، به نتیجه دلخواه امریکا منتهی خواهد شد.»
بنابراین فهم درست از تحریمها و محدودیتهای اخیر امریکا نشان میدهد که امریکا و اروپا برای تحریم بیشتر ایران، چیز دندانگیری در دست ندارند، اما دلخوش به همین محدودیتهایی هستند که به زعم آنان موجب نارضایتی در بدنه جامعه ایران شود.
به نظر میرسد برای ملت ما که تحریمهای به قول وزیر خارجه امریکا «کمرشکن» امریکا را تاب آورده و الان در حال اجرای فن بدل آنها است، عبور از محدودیتهایی که بیشتر بار روانی دارد، کار دشواری نخواهد بود.
کافی است مردم ایران که بارها از رئیس جمهور دلقک و کذاب امریکا و وزیر خارجه همشأن او شنیدهاند که «امریکا پشتیبان و هوادار مردم ایران است»، مقایسه کنند که این دروغگوهای فراموشکار، این بار تحریمهای امریکا را موجب خرد شدن ستون فقرات ملت ایران نامیدهاند! در چنین شرایطی امریکاییها چقدر امید دارند که بتوانند بر اراده و روان مردم ایران اثر منفی بگذارند؟!
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/122094/