پیامدهای کرونا بر اقتصاد ایران
اخبار ایران
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - پیامدهای کرونا بر اقتصاد ایران
فرارو / متن پیش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
شیوع کرونا که از اول اسنفد ماه در ایران روز به روز گستردهتر میشود، تاثیرات عمیقی بر اقتصاد ایران گذاشته است. بسیاری از بازارها در آستانه سال نو و همچنین پس از آغاز سال جدید تعطیل شدند. بسیاری از کسب و کارهای خرد به خواب رفته است. مشاغل آزاد و روزمزد در این ایام به سختگی روزگار میگذارند. در این شرایط دولت چگونه خواهد توانست از زیر بار کرونا بیرون آمده و دستگیر مشاغل آسیب دیده باشد. گفتگوی فرارو با دو اقتصاد دان را میخوانیم:
دولت چگونه میتواند اقتصاد ایران را از دست کرونا نجات دهد؟
جمشید پژویان؛ تحلیلگر مسائل اقتصادی درباره تبعات کرونا بر اقتصاد ایران در گفتگو با فرارو گفت: مردم تاوان بیاحتیاطی دولتها را پس میدهند. در شرایط کنونی خزانه دولت خالی است و متاسفانه در این سالها دولتهای ایران فعالیت و تصمیمسازیهای دوراندیشانهای نداشتند و مسایل جدی اقتصادی از دید دولتیها کاملا پنهان مانده است.
جمشید پژویان افزود: کرونا در شرایطی عرصه را برای بخش زیادی از مردم تنگ کرده که به دلیل ندانمکاری و کوتاهیهایی که در گذشته اتفاق افتاده است، عملا نمیتوان برای باز شدن گرههای معیشتی موجود کاری کرد.
رییس اسبق شورای رقابت در ادامه سخنانش گفت: دولت به دلیلِ قرار گرفتن در حالت تحریم و مسایل دیگر با کسری بودجه شدیدی روبرو شده و در نتیجه به اندازه کافی تحت فشار است. همچنین در شرایطی که شیوع کرونا به فعالیتهای تجاری و کسب و کار مردم ضربه زده است، تنها راه چیزی جزء این نمیتواند باشد که دولت دستِ مردم را بگیرد و از طریق پرداخت وام و اعتبار و . . . بخشی از خسارتهایشان را جبران کند.
او در ادامه افزود: با وجود این ضرورت، متاسفانه خزانه دولت به دلایل زیادی خالی است و عملا امکان کمک نیست. وضعیت به قدری خراب است که حتی صندوق توسعه که برای روزهای بحرانی پیشبینی شده است هم توانایی کمک به قشر آسیب دیده را ندارد.
پژویان تاکید کرد: لازم به توضیح است، ریشهِ این شرایط در این است که دولتهای ایران فعالیت و تصمیمسازیهای دوراندیشانهای نداشتند و البته مسایل جدی اقتصادی از دید دولتیها کاملا پنهان است و اهمیت زیادی هم برای موضوعهای کلان قایل نشدهاند و نمیشوند.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی همچنین تصریح کرد: این ناتوانی دولت در شرایطی است که کرونا علاوه بر تهدید سلامت و جان شهروندان، ضربههای مهلکی به پیکره اقتصاد کشور وارد کرده است، به طوریکه بخشهای مختلف اقتصادی در حال فلج شدن هستند و نیاز به کمک دارند. اما دست دولت واقعا خالی است و به هیچ وجه نمیتواند مشکلی از مشکلات را برطرف کند.
جمشید پژویان در پایان صحبتهایش گفت: در پایان لازم به تاکید میدانم، مردم تاوان بیاحتیاطی و بیتوجهیهای این دولت و دولتهای گذشته را پس میدهند.
علی سعدوندی: علمِِ اقتصادی تصمیمگیران در حد زیر صفر است نباید خطاهایمان را با تحریم توجیه کنیم
علی سعدوندی اقتصاددان و استاد دانشگاه نیز در گفتگو با فرارو با گفتن اینکه «اصلا مشکلی با تحریم نداریم. به عنوان مثال رشد صنعتی بعد از تحریم 25 درصد کاهش پیدا کرد که البته بعدا جبران شد و در طی 5 ماه گذشته رشد صنعتی به آمار قبل از خروج آمریکا از برجام رسید. بنابراین باید گفت، اصلاح سیاستها تبعات تحریم را خنثی میکند. مگر زمانی که فروش نفتمان بالا بود، چه کاری توانستیم انجام بدهیم؟» به بررسی علل ناکارآمدی اقتصادی میپردازد:
کرونا در کنار اینکه سلامت و جان انسانها را هدف قرار داده است، معیشت را هم به طور جدی تهدید میکند. دولت با توجه به چه راهکارهایی میتواند به قشر ضعیف کمک کند؟
دولت با توجه به پتانسیلی که در اختیار دارد، میتواند به راحتی به کمک مردم بشتابد. البته به شرطی که یکبار برای همیشه تبعیضهایی که متاسفانه در کشور ما خیلی رایج است، کنار گذاشته شوند. مثلا یک کارگری روز مزد است و کارگر دیگری بیکار، چطور میتوانیم کارگر روزمزد را حمایت کنیم و به فکر تامینِ بیکاران نباشیم؟ تنها راهی که میشود، انجام داد این است، یارانه نقدی به نیازمندان پرداخت شود.
منبع مالی از کجا باید تامین شود؟
منبع مالی را هم میتوانیم از محل هدفمندی یارانه حاملهای انرژی تامین کنیم. البته به شرطی که رانت نباشد. به عنوان مثال میخواهیم 75 هزار میلیارد تومان وام سوبسیدی در اختیار برخی از افراد قرار بدهیم. سئوال این است، کدام قشر مشمول دریافت یارانه سوبسیدی میشوند؟ آیا قرار است، به همانهایی که در حال حاضر ارز 4200 تومانی میگیرند، یارانه سوبسید دار پرداخت شود که در چنین حالتی ثروتمندان، ثروتمندتر شده و فقیران فقیرتر میشوند. چون آنها همیشه از سیاستهای تبعیضی حداکثر بهره را میبرند.
البته اینطور گفته میشود، تحریم خزانه دولت را خالی کرده است.
مشکل همینجاست که گمان میرود دولت باید از محل خزانه به مردم کمک کند. آنهم در شرایطی که خزانه با کسری 200 هزار میلیارد تومانی روبرو است. در واقع دولتیها باید از محل هدفمندی حاملهای انرژی بودجه لازم را برای یاری رساندن به قشر آسیبپذیر تامین کند. اما آنها اصرار به استفاده غلط از این بودجه دارند و به همین دلیل، در آبان ماه شاهد اعتراضهای وسیعی بودیم. چون دولت به نظرات صاحبنظران اقتصادی توجهی نشان نداد و یکسری از نظرات متناقض با علم اقتصاد را میپذیرد که باید گفت، این مسایل واقعیتهای علم اقتصاد است که متاسفانه در جامعه ما اصلا پذیرفته شده نیست.
برای برون رفت از این شرایط، چاره چیست و راهکار کدام است؟
قیمت بنزین و حاملهای انرژی را باید آزاد کنیم، چون با روند فعلی تا 2 سال دیگر نمیتوانیم به مردم گاز ارایه بدهیم و در تولید برق هم حتما به مشکل مواجه خواهیم شد. در واقع دیر یا زود با مشکلات و بحرانهای بسیار اساسی و جدی مواجه میشویم و در کل باید گفت، متاسفانه فرهیختگان کشور را به سمت فروپاشی میبرند. البته منظور از فروپاشی اقتصادی تنزل سطح رفاه است و مثل کرهشمالی خواهیم شد که به دلیل نبود برق، افراد در ساختمانهای 5 طبقه ظرف آب را به طبقه همکف میبرند و برای مصرف از چاه آب میکشند.
چه کوتاهی و اهمالهایی چنین شرایطی را رقم زده است؟
همین تصمیمهای تثبیتی که باعث شده است، چنین وضعیتی را تحمل کنیم. در بین اقتصاددانان برجسته دنیا حتی یک نفر ادعا نمیکند، با سیاستهای تثبیتی میتوان تورم را کنترل کرد. اما آنهایی که در اقتصاد تصمیمگیر هستند، آشناییشان با علم اقتصاد در حد زیر صفر است که خب! معلوم است، تصمیمهایشان اقتصاد کشور را به سمت ورشکستگی و فلج شدن میبرد. متاسفانه سیاستهای تثبیتی از نظر بخشی از نخبگان و جامعه مورد پذیرش است.
اگر اشتباه نکنم، منظور شما قرار گرفتن افراد نابلد در راس امور است.
منظور من را دقیقا درست متوجه شدهاید. به عنوان مثال در زمینه کنترل و مقابله بحرانها مدیرانی تصمیمگیر هستند و سالها حقوق گرفتهاند، بعید میدانم حتی به اندازه یک برگ کاغذ درباره پیشگیری از بحران نوشتهای داشته باشند. سئوال این است، در زمینه کنترل بحران زلزله یا جلوگیری از بیماریهای واگیردار چه کار اصولیای انجام دادهایم، یا در زمینه سیل چه برنامههایی را پیشبینی کردهایم یا اینکه برای کم شدن گاز چه برنامههایی را در نظر گرفتهایم؟
اینکه ایران همیشه سایه تحریم را احساس میکند، چقدر در ناکارآمدیها سهم دارد؟
اصلا مشکلی با تحریم نداریم. به عنوان مثال رشد صنعتی بعد از تحریم 25 درصد کاهش پیدا کرد که البته بعدا جبران شد و در طی 5 ماه گذشته رشد صنعتی به آمار قبل از خروج آمریکا از برجام رسید. بنابراین باید گفت، اصلاح سیاستها تبعات تحریم را خنثی میکند. مگر زمانی که فروش نفتمان بالا بود، چه کاری توانستیم انجام بدهیم؟ مثل سایر کشورهای پیشرفته بزرگترین بندر را ساختیم، آیا پیشرفتهترین شبکه ریلی و بزرگترین شرکت هواپیمایی را راهاندازی کردیم یا نظام سلامت بالایی را مثل کوبا برای مردم فراهم کردیم؟ ما حتی در روزهای گران فروختنن فروش نفت هم هیچ کاری نتوانستیم انجام بدهیم.
به نظر میرسد مردم به نوعی بیتفاوت شدهاند.
تکرار خطاها و هزینهسازیها جامعه را کرخت کرده است. چون بارها و بارها تلاش کردند، افراد جدیدی را برای اصلاح روی کار بیاورند که امیدشان اصلا تغییری نکرد و به همین دلیل، مردم نسبت به اصلاح امور ناامید شدهاند.
حرفی مانده است؟
نباید خطاهایمان را با تحریم توجیه کنیم.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/137576/