نگاهی روانشناختی به ماجرای نجفی
اخبار ایران
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان -
نگاهی روانشناختی به ماجرای نجفی
k ٥.٥
٠
شرق / متن پیش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
اشکبوس طالبیبهمنبیگلو/ از دید روانشناسی نگاهی میاندازیم به خشونت انفجاری آقای محمدعلی نجفی که منجر به کشتهشدن یک انسان جوان شد و نوجوانی را برای همیشه بیمادر و یتیم کرد. آدمهایی که بیش از اندازه آرام و در شرایط بحرانی، عادی هستند، ممکن است نشانهای از شخصیت passive – aggressive آنها باشد و به احتمال زیاد، دیر یا زود، به شکلی کنترلنشدنی، به حد انفجار برسند که در اصطلاح عمومی به غلط، به آن (جنون) هم گفتهاند. اینگونه خشمهای ناگهانی ممکن است نشانی از اختلال دوقطبی هم باشد که در حالت فوران خشم، شخص یا خود را میکشد یا من و تو یا دیگری را. راستی آیا انسان (مهم نیست در چه لباسی باشد و چه مقامی در جامعه داشته باشد) حق دارد اگر عصبانی شد، آدم بکشد؟ و آیا چنین اجازهای دارد که برای توجیه قتل و آدمکشی دلیلهایی بتراشد و طرف را مهدورالدم تشخیص دهد تا از مسئولیت رها شود؟رابین ویلیامز، هنرپیشه و بازیگر معروف، همیشه لبخند میزد، آنتونی یوردن 61ساله موفق و معروف در CNN چقدر چهرهاش آرام بود، ولی اینها خودشان را کشتند و نه دیگران را!
من و آقای محمدعلی نجفی سه سال پیش، به دعوت یکی از دوستان مشترک در واشنگتن، دیداری داشتیم. بیش از اندازه آرام بود، این آدمها را در دانش روانشناسی control mad میگویند. اینگونه شخصیتها بیشتر از کورتکس مغزشان (که بخش منطقی و عقلانی مغز است) استفاده میکنند و احساسات و عواطف واقعی خود را (که در بخش بادامچه مغز؛ بخشی که از نظر زیستشناسی تکاملی قبل از کورتکس مغز بهدلیل ضروریات طبیعی در تمام جانداران شکل گرفته است) بروز نمیدهند و به بخش ناخودآگاه ذهن میفرستند (سرکوب احساسات و هیجانات). آنها همه رویدادها را (rationalize) یا دلیلتراشی میکنند یعنی با بخش منطقی و عقلانی (کورتکس) خود آن را کنترل و مهار میکنند تا زمانی که کار از کار بگذرد و فوران خشم و احساسات کنترلشده و سرکوبشده اتفاق بیفتد. در نتیجه با مهار و سرکوب احساسات، این خشم خفته و آتش زیر خاکستر، روزی سر باز میکنند؛ حاصلش این است که یا خود شخص را میبلعند یا دیگری را که این وضعیت روانی را مرحله rage میگویند.در این وضعیت روانی، کنترل عقلانی و منطقی کنار میرود و mad man یا mad woman حاکم میشود. این شخصیتها اگر مرد باشند یکی، دو قبضه تفنگ در پستوی خانه خود دارند و اگر هم زن باشند تعدادی قرص خوابآور در جایی پنهان کردهاند. شلیک پنج تیر پشت سرهم نشاندهنده این است که آقای نجفی در حال انفجار بوده است. هرکدام از ما در درون خود گرگی داریم که آرامآرام پرورش میدهیم که روزی اگر فرصت کند ما را میخورد. گاهی به این گرگ خفته (کودک درون) و گاهی (نفس حیوانی) و گاهی id یا همان ناخودآگاه و unconsciousness گفتهاند. تنها راه چاره این است که آن را قبول کنیم نه انکار. آن را به سطح آگاه هشیاری بیاوریم. وقتی هشیار شدیم، گرگ به انسان تبدیل میشود. در تعجبم که دکتر محمدعلی نجفی دو بار قصد خودکشی داشته، ولی جایی بروز نداده! فریاد برنیاورده که این گرگ دارد من را میخورد؛ ولی باز پنهان کرده و آن را به سایه فرستاده، این شخصیت سایه مثل دولت سایه است. آدم میخورد و آدم میدرد و آدم میکشد و راستراست توی سایه و تاریکی و ناخودآگاه و در دنیای unconscious لم میدهد. این گرگ درون عجب جانوری است! ایشان در همان روز حادثه، با تسلیم خود به پلیس به قتل همسر دوم خود اعتراف کرده و او علت قتل را اختلاف خانوادگی دانسته است. برخی تاکتیکها روی قضیه را نشان میدهند و برای پاککردن صورتمسئله هستند؛ اما روانشناسی و روانکاوی، به آشوبهای تهنشینشده درون نگاه میکند. روانکاوان توانستهاند ثابت کنند که رفتار انسان همیشه از عقلانیت، منطق و خودآگاهی سرچشمه نمیگیرند! اتفاقا بخش ناخودآگاه ما که از دوران کودکی و نوجوانی ظاهرا فراموش شدهاند، بیشترین انرژی و زیربنای رفتار اجتماعی و امروزی ما هستند که نیروی جنسی سرکوبشده از قویترین آنهاست.
همین الان که خشمهای محمدعلی نجفی فرونشسته، به احتمال قریب به یقین، احساس عمیق خودسرزنشی یا احساس گناه در وجودش انباشته شده؛ بنابراین ممکن است بخواهد خودش را تنبیه کند و کاری انجام دهد.
داستان (پرستوها) هرچه باشد، زمانی کارکرد دارد که شخص در درون خود حفرهای، بحرانی یا تغییراتی خلقی داشته باشد که زمینهساز میشوند.
عوامل بیرونی (مشکلات اجتماعی)، نقش توطئه و... هم سر جای خود درست هستند و حتما کارهای خودشان را میکنند و اثرات خودشان را دارند، البته به شرطی که شخص آسیبپذیری روانی داشته باشد؛ یعنی تا آشیانهای نباشد، پرستویی پرواز نمیکند و به آشیانهای نمینشیند.
برای مصدق جوان هم شبهنگام در بالاخانهاش در سوئیس، دختر فریبندهای (پرستویی) را فرستادند ولی مصدق کور بود.
چه باید کرد؟
١- پرونده پزشکی، دقیقا بررسی شود تا وضعیت خلقی ایشان در سه، چهار سال قبل شناخته شود.
٢- نشانهها را جدی بگیریم. آقای نجفی دو بار اقدام به خودکشی کرده بود. علائم کافی بودهاند.
٣- بگذاریم تا احساس هوایی بخورد. گاهی لازم است مثل کودکان خودمان را رها کنیم.
٤- صحبت کنیم، بنویسیم حتی برای خودمان. نقاشی کنیم. راههایی برای تخلیه پیدا کنیم.
٥- به روانپزشک و روانشناس مراجعه کنیم.
*روانشناس مقیم مریلند
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/77628/