وعده های پوتین در 2 دهه گذشته
دوشنبه 9 دي 1398 - 14:26:18
|
|
ایرانیان جهان - ایسنا / ولادیمیر پوتین در سال 2000 رییس جمهور موقت روسیه شد و اکنون این جاسوس سابق که حالا یکی از قدرتمندترین روسای جمهور جهان است، هنوز سکاندار سیاست کرملین است. به گزارش خبرگزاری دویچه وله با گذشت 20 سال از نخستین سال ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه، به بررسی عملکرد او و عمل به وعدههایش پرداخته است. دویچه وله در این گزارش آورده است: پایان قرن میلادی گذشته برای روسیه با تحولی بزرگ همراه بود. در شب سال نوی سال 1999، بوریس یلتسین، رییس جمهور وقت روسیه از سمت خود استعفا کرد و گزینه غافلگیرکنندهای را برای جانشینی خود برگزید؛ مدیر سابق سرویس امنیت داخلی روسیه که حالا برای جانشینی یلتسینِ بیمار انتخاب شده بود تا تصدی جایگاه ریاست جمهوری را تا انتخابات مارس 2000 بر عهده بگیرد. سخنرانی سال نوی پوتین پس از خداحافظی یلتسین انجام شد. پوتین در تلویزیون ملی روسیه گفت، "در شب سال نو رویاها برآورده میشوند. به ویژه در این شب سال نو". او به ملت خود گفت به سلامتی "قرن تازه" جام خود را بالا بگیرند. عده اندکی پیشبینی میکردند که پوتین طی 20 سال پس از آن روز تا چه اندازه تاثیرگذار خواهد بود. محبوبیت او حتی با وجود این که عده کمی میدانستند واقعا پیرو چه مسیری است، پیوسته افزایش یافت. این مساله موجب شد که وعدههای او بیش از عملکردش مورد قضاوت قرار بگیرد. پوتین برای کشوری قدرتمندتر پوتین پیش از تصدی ریاست جمهوری نوشت، "برای ناامید شدن از روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ خیلی زود است". او متعهد شد که روسیه را به صحنه جهانی وارد کند. او به رغم تحریمهای غربی و بیرون رانده شدن از گروه هشت این کار را کرده است. پوتین در آستانه انتخابات 2000 به رایدهندگان وعده داد که روسیه را تقویت و ارتش و صنعت تسلیحات آن را نوسازی کند. قدرت یک کشور از تولید ناخالص داخلی آن مهمتر است و اندازهگیری نیروی آن را دشوار میکند. هماکنون اتفاق نظر گسترده داخلی و جهانی وجود دارد که روسیه از سال 2000 قدرتمندتر است. ارتش مدرنسازی شده روسیه که کارآمدتر از آن زمان است، یکی از جنبههای این قدرت است. روسیه از دیدگاه کاملا نظامی موفقیتهایی داشته است که از جمله آن میتوان به گرجستان در سال 2008، الحاق کریمه در سال 2014 و عملیات آن در سوریه از سال 2015 اشاره کرد اما تجهیز مجدد روسیه هزینه مالی و زمانی داشته که حدود 315 میلیارد دلار تخمین زده شده است. روسیه امروز نسبت به دوران دو جنگ چچن در سالهای 1994 تا 1996 و 1999 تا 2009 باثباتتر به نظر میرسد؛ دورانی که بسیاری از جمله پوتین به دلیل رویابافی علنی مناطق مختلف برای استقلال، نگران تمامیت ارضی روسیه بودند. در همین حال در دوران ریاست جمهوری پوتین در معیارهای دموکراتیک این کشور تغییراتی صورت گرفته است. از دیدگاه غربی، تغییرات قدرت اندکی در سطح محلی یا فدرال وجود داشته که میتواند محکی برای قدرت پوتین تلقی شود. شعار روسیه: رسیدن به جایگاه پرتغال وقتی پوتین رییس جمهور شد، خاطرات ورشکستگی ملی در سال 1998 هنوز تازه بودند. بسیاری از شهروندان روسیه یک شبه دارایی اندک خود را از دست دادند. پوتین به محض تصدی ریاست جمهوری متعهد شد که "استاندارد زندگی را ارتقا دهد" و از "رشد پویای اقتصادی" اطمینان حاصل کند. او به ویژه تخمین زد که اگر تولید ناخالص داخلی روسیه رشد هشت درصدی را حفظ کند، میتواند طی 15 سال به سرانه تولید ناخالص داخلی پرتغال برسد یا حتی در صورتی که این رشد را به 10 درصد برساند، این سرانه را تا حد فرانسه یا انگلیس ارتقا دهد. عبارت "رسیدن به پرتغال" به یک تکیه کلام رایج تبدیل شد که گاهی به عنوان کنایه استفاده میشد اما همیشه نه. بین سالهای 1999 تا 2007 رشد تولید ناخالص داخلی 7.1 درصد بود. بحران مالی جهانی نیز پیامدهای خود را در این رشد داشت اما این پیامدها اندک بودند. تولید ناخالص داخلی روسیه از سال 2000 پنج برابر شده و از 300 میلیارد دلار به 1.66 تریلیون دلار رسیده است. سرانه تولید ناخالص داخلی در سال 2013 تقریبا به سطح پرتغال رسید، اگرچه مسائل از آن زمان به سادگی پیش نرفت. روسیه هرگز کاملا به پرتغال نرسید؛ کشوری که پوتین شخصا در سال 1999 اعتراف کرد که جزو کشورهای ثروتمند اتحادیه اروپا نیست. اینکه رشد اقتصادی روسیه پس از الحاق کریمه در سال 2014 و تحریمهای پس از آن دچار مشکل شد، یک روایت معروف است اما واقعیت این است که رشد اقتصادی در سال 2013 نیز رونق چندانی نداشت. پوتین بارها متعهد شده که روسیه را از یک صادرکننده ساده مواد خام به صادرکننده محصولات و خدمات فناوری پیشرفته تبدیل کند. با این حال روسیه، اگر نگوییم بیشتر، به همان اندازه وابسته به مواد خام است که در سال 2000 بود. بودجه دولت وابسته به نوسانات بهای بازار جهانی است. جمعیت شناسی؛ دو گام به پیش، یک گام به پس چیزی که بیش از دولت و ساختارهای اقتصادی بیمار روسیه مشکلساز است، جمعیت شناسی آن است. وقتی پوتین رییس جمهور روسیه شد، جمعیت این کشور تقریبا سالانه یک میلیون کاهش داشت. او این مساله را "خطری برای موجودیت روسیه" میدانست اما نرخ تولد با بهبود شرایط اقتصادی افزایش یافت. او در سال 2011 اعلام کرد که بحران جمعیتی تحت کنترل قرار گرفته است. جمعیت روسیه بین سالهای 2013 تا 2015 برای نخستین بار در قرن 21 افزایش داشت. پوتین در سال 2012 رشد پایدار جمعیت را "هدفی ملی" عنوان کرد. به دنبال آن امید به زندگی نیز افزایش یافت و به گفته وزارت سلامت روسیه، از 65.5 سال در سال 2000 به 73.6 در سال 2019 رسید. با این حال جمعیت بار دیگر در سال 2016 و با سرعت بیشتری کاهش یافت. میزان مرگ و میر در 9 ماه نخست 2019 با بیش از ربع میلیون از نرخ تولد پیشی گرفته که طبق دادههای اداره آمار دولتی روسیه، وخیمترین کاهش جمعیت این کشور در 11 سال اخیر بوده است.
http://www.ilandnews.ir/fa/News/116013/وعده-های-پوتین-در-2-دهه-گذشته
|