استفاده حداکثری ایران از تریبون مونیخ
چهارشنبه 30 بهمن 1398 - 11:28:53
|
|
ایرانیان جهان - استفاده حداکثری ایران از تریبون مونیخ سایز متن الف الف لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/6078752 k ٥.١ ٠ اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست سارا معصومی/ ایران و ایالات متحده امریکا همچنان در چند قدمی منازعه مستقیم نظامی قرار دارند اما هر دو کشور فعلا مسیر مدیریت بحران را انتخاب کردهاند. در آخرین زد و خورد مستقیم میان تهران و واشنگتن، امریکا سردار شهید قاسم سلیمانی را ترور کرده و ایران با پاسخ نظامی به یک حمله نظامی امریکا، پایگاه عینالاسد را موشکباران کرد. محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان میگوید: در میانه این تنشها، میان دو کشور نامههای بسیار تندی رد و بدل شده اما واشنگتن تاکنون درباره جزییات نامهای که داده و پاسخی که دریافت کرده، سکوت اختیار کرده است. پیش از آنکه محمدجواد ظریف به منظور شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ راهی آلمان شود حضور همزمان وی و مایک پمپئو، همتای امریکاییاش در این شهر توجه بسیاری را به خود جلب کرده بود. رابطه ایران و امریکا فعلا وضعیت مشخصی دارد؛ واشنگتن از مذاکره بدون پیششرط اما در سایه شدیدترین تحریمهای اولیه و ثانویه سخن میگوید و تهران دقیقا در مسیر مخالف، لغو تحریمهای هستهای را پیششرطی برای بازگشت امریکا بر سر میز مذاکره 1+5 با ایران میداند. با توجه به سیاست فشار حداکثری امریکا بر ایران در حوزههای متفاوت و سنت ایران در مقاومت به منظور رد مذاکره در سایه تهدید و تحریم، به نظر میرسد که ایران و امریکا حداقل در کوتاهمدت همچنان در بنبست موجود باقی خواهند ماند. در اجلاس امنیتی مونیخ از وزرای خارجه برخی کشورهای منطقهای مانند عمان تا همتاهای آنها در چین یا چهرهای اروپایی مانند جوزپ بورل همه و همه نسبت به خارج شدن بحران میان ایران و امریکا از حالت کنترل شده و آغاز جنگی دیگر در منطقه غرب آسیا هشدار دادند اما نگاهی به آنچه در حاشیه یا حتی پشت تریبونهای کنفرانس امنیتی مونیخ میان ایران و امریکا گذشت نشان میدهد که محمدجواد ظریف و مایک پمپئو در مونیخ هم جنگ رسانهای را در حوزه دیپلماسی عمومی با یکدیگر پیش بردند. مایک پمپئو پیش و همزمان با سفر به مونیخ با تکرار ادعاهای بیپایه و اساس درباره ایران در توییتر پرده از نقشهاش برای تلاش به منظور اجماعسازی علیه ایران برداشت و همین رویه را در تک تک دیدارهای دو جانبه حاشیهای با همتاهایش از کشورهای مختلف به خصوص بازماندگان در برجام و سخنرانیاش در کنفرانس امنیتی ادامه داد و در نهایت روز گذشته خبر رسید که وی حتی در دیدار با رییسجمهور سنگال هم به جای پرداختن به روابط دوجانبه، به انتقاد از ایران ادامه داد. دولت دونالد ترامپ همزمان با خارج شدن از توافق هستهای با ایران، نقشه راهی را برای بازگرداندن تهران به پای میز مذاکره طراحی کرد و در قریب به دو سال گذشته گام به گام تکههای این پازل را در کنار هم قرار داد؛ بازگرداندن تحریمهای هستهای، افزایش فشار اقتصادی بر ایران با ایجاد رعب و وحشت در میان بانکها و کمپانیهای خارج برای کار با ایران، تعیین تیمهای متفاوت در وزارتخانههای خارجه و خزانهداری برای تهدید و تطمیع شرکتها و کمپانیهای خصوصی برای کار با ایران، تلاش برای تهدیدسازی از فعالیتهای منطقهای و آزمایشهای موشکی ایران و البته متوسل شدن به ترفندهایی برای خطرناک نشان دادن برنامه هستهای ایران، سرمایهگذاری بر تعمیق شکافهای داخلی در ایران و افزایش بیاعتمادی عمومی به توانایی حاکمیت برای مهار مشکلات به خصوص مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم. نخستین انتظار ترامپ از این سیاست، فروپاشی برجام بود که هرچند با توجه به تحولات اخیر برجامی به این نتیجه نزدیک شده اما تا تحقق کامل آن فاصله دارد. تعلل اروپا در انجام تعهدات برجامی که به برداشته شدن گامهای معکوس ایران و در نهایت پایان التزام تهران به تعهدات فنی مندرج در این توافق منتهی شد تا حدودی واشنگتن را به اجماع مدنظر علیه ایران امیدوار کرده است. سکاندار کاخ سفید پس از گام نهایی ایران در کاهش تعهدات برجامی، اروپا را با تهدید تعرفهای وادار به فعالسازی مکانیسم حل و فصل اختلاف کرد تا شاید از این منظر بتواند با قرارگرفتن تهدید بازگشت قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، تهران را پای میز مذاکره بازگرداند. حالا میتوان گفت که ضربه نهایی سه کشور اروپایی به برجام با فعالسازی مکانیسم ماشه میتواند همان حلقه مفقوده «اجماع علیه تهران» باشد که رییسجمهور امریکا در سه سال گذشته دنبال کرده است. مایک پمپئو با هدف نزدیک کردن اروپا به این مرحله و تکمیل پازل ضدایرانی مافوق خود به مونیخ رفت و البته با همتای ایرانی خود روبهرو شد که او هم با هدف خنثی کردن همین تلاشها به مونیخ رفته بود. دولت ترامپ در یک سال اخیر تمام تلاش خود را برای محدود کردن دامنه فعالیتهای محمدجواد ظریف در عرصه دیپلماسی عمومی به کار گرفته است؛ از قرار دادن نام وزیر خارجه در لیست تحریمی تا ممانعت آشکار و علنی از حضور ظریف در نشستهای سازمان ملل. در تازهترین این موارد هم قریب به یک ماه پیش بود که فشارهای امریکا منجر به کوتاه آمدن دستاندرکاران پنجاهمین نشست مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوییس شد و وزیر خارجه کشورمان در اعتراض به تغییر چیدمان برنامه سخنرانی عمومی در این نشست شرکت نکرد. شاید مطلوب دولت ترامپ عدم حضور وزیر خارجه ایران در کنفرانس سالانه امنیتی مونیخ هم بود که حضور، سخنرانی و مصاحبههای وزیر خارجه در این کنفرانس و حاشیههای آن، این خواب واشنگتن را تعبیر نکرد. در حالی که دونالد ترامپ تلاش میکند با اعمال محدودیت علیه وزیر خارجه ایران، صدای دیپلماسی تهران در گوش افکار عمومی را از رونق بیندازد تا بتواند نسخه ایران هراسی خود را گام به گام پیش ببرد و در داخل هم برخی منتقدان دستگاه دیپلماسی این سوال را مطرح میکنند که فایده رفت و آمدهای ظریف به کشورهایی که به تعهدات برجامی خود هم پایبند نبودند، چیست؟ انعکاس این سفرها را باید در شکست سیاست امریکا در اجماعسازی علیه تهران به منظور بهرهبرداری کوتاه و میان مدت از آن دانست. بنبست در رابطه ایران و امریکا در حالی وارد سال حساس 2020 شده که اروپا تحت فشار شدید امریکا و اسراییل برای فعالسازی مکانیسم ماشه علیه ایران است و البته که موعد انقضای تحریمهای تسلیحاتی ایران طبق قطعنامه 2231 هم اکتبر سال جاری است. دولت ترامپ از مدتها پیش شمارش معکوس برای مقابله با لغو این تحریمها را آغاز کرده و به نظر میرسد که نقشه راه جدیدی به شمول ارایه یک قطعنامه جدید برای تمدید این تحریمها به محور جدیدی در سیاست ایرانستیزی امریکا تبدیل شده است. در چنین شرایطی وزیر خارجه کشورمان که به دلیل محدودیتهای امریکا امکان حضور در جلسات متفاوت به میزبانی سازمان ملل را هم ندارد از حاشیه و متن کنفرانسهایی چون مونیخ برای شفافسازی در افکار عمومی و بالا بردن هزینه امریکا در ایرانستیزی استفاده میکند. در حالی که جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا میگوید مهلت تعیین شده در مکانیسم حل و فصل اختلاف به شکل نامحدود تمدید شده، امریکا تلاش میکند اروپا را با خود همراه کرده و مقدمات بازگشت قطعنامهها را فراهم کند. در سوی مقابل ایران تلاش خواهد کرد توازن به وجود آمده میان داده و ستاندهها را که با گام پنجم و نهایی ایجاد کرده برای مدت زمان بیشتری حفظ کند و ظریف با حضور در مونیخ یا سایر نشستهای بینالمللی دقیقا به دنبال تامین همین هدف است. در جنگ تمامعیار سیاسی، امنیتی، اقتصادی که دونالد ترامپ علیه ایران آغاز کرده استفاده از هر روزنهای برای ایجاد شکاف در جبهه غرب به یک مسوولیت ملی تبدیل شده است. هر چند که اروپاییها در گوشه و کنار زمزمه موافقت با مذاکره مجدد درباره برنامه هستهای ایران به اضافه فعالیتهای منطقهای و آزمایشهای موشکی را تکرار میکنند اما محمدجواد ظریف بیوقفه با یادآوری بدهکاری اروپا به تهران در حوزه برجام، شکلگیری این اجماع را به تاخیر میاندازد و همزمان موضع برحق ایران در برجام را در افکار عمومی بینالمللی زنده نگه میدارد. در حال حاضر با بازگشت برنامه هستهای ایران به شرایط پیش از برجام و عدم پایبندی تهران به تعهدات فنی مشخص شده در این توافق و بازگشت تحریمهای هستهای امریکا با قابلیت تنبیه فرامرزی، ایران و 1+4 در وضعیت متوزان داده و ستانده قرار گرفتهاند با این تفاوت که روز به روز از عمر قطعنامههای در تعلیق مانده شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران کاسته میشود که البته مهمترین آنها تحریمهای تسلیحاتی است که انقضای آن به کابوسی برای امریکا و متحدانش در منطقه تبدیل شده است. در شرایطی که ایران همچنان بتواند شکاف برجامی میان اروپا و امریکا را تا ماه اکتبر سال جاری میلادی حفظ کند، دست برتر و مطالبهگر تهران در برجام میتواند چین و روسیه یا حتی در مقاطعی فرانسه را برای مخالفت با قطعنامه احتمالی پیشنهاد شده از سوی امریکا برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران ببندد. در حال حاضر سیاست وزارت خارجه کشورمان در مقابله با امریکا و مقاومت در برابر زیادهخواهیهای این کشور افزایش هزینههای تحریم برای دولت ترامپ در سه حوزه سیاسی، اقتصادی و افکار عمومی بینالمللی است. دولت امریکا فقط در یک فقره برای بستن هر منفذ اقتصادی خارجی با ایران و شناسایی کانالهای ارتباطی قریب به 500 نفر را به کار گرفته و این در حالی است که به گواه تحلیلگران مسائل بینالملل واشنگتن حتی به فصل چیدن میوه از زمین سیاست فشار حداکثری علیه ایران نزدیک هم نشده است.
http://www.ilandnews.ir/fa/News/129641/استفاده-حداکثری-ایران-از-تریبون-مونیخ
|