ایرانیان جهان
سرمقاله حمایت/ بایدن و داعش
دوشنبه 11 اسفند 1399 - 11:19:49
ایرانیان جهان - حمایت / « بایدن و داعش » عنوان سرمقاله روزنامه حمایت نوشته دکتر اصغر زارعی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
حمله هوایی اخیر آمریکا به مناطقی در البوکمال و قائم در شرق سوریه اولین دستور مستقیم نظامی بایدن برای نقض حاکمیت عراق و سوریه محسوب می شود که به گفته حشدالشعبی، برای پنتاگون تبعات و هزینه دارد. شبیخون هشت اسفند سال جاری نیروهای نظامی آمریکا از منظر نظامی، اقدامی در ابعاد اندک و ناچیز به شمار می رود و جنبه رجزخوانی و شاخ و شانه کشیدن برای مقاومت دارد. در این خصوص گفتنی است که؛
1.آمریکا مدعی است با استفاده از اطلاعات به دست آمده از مقامات عراقی دست به این حمله زده است؛ در حالی که وزارت کشور عراق با صدور اطلاعیه ای، دست داشتن در این اقدام نظامی را رد کرد. علاوه بر این، طبق اظهار نظر مقامات پنتاگون، حمله به مواضع حشدالشعبی از سوریه در واکنش به حملات راکتی اخیر به فرودگاه اربیل و منطقه سبز عراق صورت گرفته است، حال آنکه مقاومت، پیش و پس از حمله دست داشتن در چنین حملاتی را به دلیل اینکه غالبا غیرنظامیان در آنها هدف قرار می گیرند، رد کرده بود.
این اقدام کاملا جهت دار و مغرضانه، با توجه به اشراف اطلاعاتی آمریکا به منطقه با هدف زمینه سازی برای حملات بیشتر علیه مقاومت ارزیابی می شود چراکه فرماندهان پنتاگون به خوبی می دانند حشدالشعبی اگر بنا باشد نقطه ای را در هم بکوبد، هیچگاه روش بزن و در رو را در پیش نخواهند گرفت.
2. شخص بایدن در حالی پس از عملیات برای ایران و نیروهای هم پیمان کشورمان خط و نشان کشید که هیچ کمپین و برنامه ای برای مهار تروریسم تکفیری در عراق و سوریه ارائه نکرده است. در آغازین روزهای ریاست جمهوری بایدن در کاخ سفید، بغداد طی چند رشته عملیات انتحاری لرزید و تعداد قابل توجهی بیگناه کشته و مجروح شدند. بایدن نه تنها واکنشی به این حمله نشان نداد و خونسردانه مشغول نوشیدن قهوه و خواندن بولتن های روزانه در کاخ سفید شد بلکه با حمله به نیروهای بومی ضدتروریسم، پیغام همبستگی برای آنها ارسال کرد.
طبیعی است که شبیخون به موفق ترین گروه های مقاومت علیه تروریسم مهندسی شده آمریکا، باعث دلگرمی داعش می شود که این روزها می کوشد از هر روزنه و منفذی راهی برای احیای خود بیابد. دولت به اصطلاح اسلامی عراق و شام، بهترین گزینه برای بایدن به منظور توجیه حفظ نیروهای اشغالگرش در عراق و سوریه محسوب می شود و گزارش های مکرر و موثقی از جابجایی و استقرار تروریست های داعش توسط بالگردها و هواپیماهایی آمریکایی وجود دارد. این گزارش ها جدای از عملیات همیشگی هلی برن و بارریزی پنتاگون در گذشته است چراکه از نظر گستردگی و دفعات، به مراتب بیشتر و قابل توجه تر به نظر می رسد.
3. دولت جدید آمریکا برخلاف دولت قبل، حساب ویژه ای روی کردهای سوریه باز کرده و نمی خواهد آنها را در برابر خطر ترکیه تنها بگذارد. این تصمیم به این جهت گرفته شده که تثبیت بقای کردها در مناطق شمال شرقی سوریه به بی ثباتی در این کشور و امتداد آن در عراق – همانگونه که در ذی قار شاهد آن هستیم- کشیده می شود. 
ضمن اینکه حمایت از داعش و دستکم عدم تضعیف این گروه در دستور کار دولت های آمریکا قرار دارد. چرا دستور کار مشترک است؟ به این دلیل که کاخ سفید خواستار عراق امن، سوریه با ثبات، فلسطین و یمن غرق در آرامش و لبنان بدون درگیری و تهدید نیست چون راهبردی مسلم در این خصوص وجود دارد. «مایکل لدین»، کارشناس آمریکایی در اندیشکده اینترپرایز در این باره می گوید: «ما خواهان ثبات در ایران، عراق، سوریه، لبنان نیستیم؛ سؤال اصلی نه لزوم یا عدم لزوم بی‌ثباتی در این کشورها است، بلکه چگونگی ایجاد بی‌ثباتی مورد نظر است.»
4. شاید داعش از ظرفیت خیزش دوباره و اقبال برخی از مناطق عراق و سوریه به دلیل توحش بی حد و حصر برخوردار نباشد ولی همچنان می‌تواند از گوشه ای برخیزد، ضربه ای بزند و دوباره به پناهگاه های خود بخزد. منابع نفتی عراق و سوریه، آنقدر وسوسه برانگیز هستند که آمریکا نمی تواند از خیر هزاران میلیارد و تریلیارد دلار درآمد آنها بگذرد و لذا هرچه بتواند، شهر را شلوغ می کند تا از طریق درگیر شدن مقاومت با تروریست ها، ماهی خود را از این آب گل آلود بگیرد. 
اگر بخواهیم سرنخ حمایت آمریکا از داعش را موشکافانه تر بررسی کنیم، از این جهت قابل تحلیل است که تکفیری ها به جهت عدم برخورداری از اقبال مردمی و متنفر شدن عموم ملت ها از آنها، یا نابود و یا به شدت تضعیف می شوند که این چنین نیز شد. پشتگرمی دادن کاخ سفید نباشد، آنها شاید کمتر از یک هفته نیز دوام نیاورند و تار و مار شوند. وقتی ترامپ به دولت ها و اجداد مرتجع تروریست ها می گفت که اگر حمایت آمریکا نبود، شما دو هفته هم دوام نمی آوردید، مشخص است که سرنوشت مشتی اراذل و اوباش متحجر، بدون حاتم بخشی عمو سام چه خواهد بود.
5. نیروهای حشد الشعبی ضامن بقا و امنیت عراق هستند و چنانچه به میدان نیامده بودند، تروریست ها خاک این کشور را به توبره کشیده بودند. سکوت مقامات دولت عراق از جمله «مصطفی الکاظمی» در برابر حمله به حشد الشعبی که در چارت و چارچوب ارتش تعریف شده، در کنار مصاحبه تأسف بر انگیز «فواد حسین»، وزیر خارجه کردتبار عراق با تأکید بر اینکه «وقتی دولت داریم گروه مقاومت معنا ندارد»! نشان می دهد دولت این کشور از توانایی لازم برای حراست از امنیت برخوردار نیست. 
دولت الکاظمی با آن همه شائبه مردم و مقاومت قطعا از دولت های پیشین خود قوی تر نیست؛ مجموعه هایی که در برابر خیزش داعش غافلگیر شدند و از رهگذر همکاری برخی فرماندهان ارتش عراق بود که سقوط شهرها یکی پس از دیگری اتفاق افتاد. از این رو، صرف داشتن ارتش کافی نیست و عراق و سوریه به نیروهای جان برکفی احتیاج دارد که فدایی اسلام و کشورشان باشند. لذا حشدالشعبی زمانی که آمریکا کمر به احیای داعش بسته و دولت مرکزی توان و عزمی برای حراست از کیان کشور ندارد، بهترین انتخاب و گزینه است که مهر تأیید مرجعیت نیز بر آن زده شده است. و بالاخره اینکه، نه داعش بلکه هر گروه تروریست دیگری که به منطقه تزریق شود، پایه های مقاومت از چنان استحکامی برخوردار شده که امکان عرض اندام و گردنکشی برایش وجود ندارد، مجال اندکی برای حیات خواهد داشت و پس از آن به زباله دان تاریخ خواهد پیوست.

http://www.ilandnews.ir/fa/News/228670/سرمقاله-حمایت--بایدن-و-داعش
بستن   چاپ