ایرانیان جهان
حضور حداکثری تنها راه شکست تمامیت خواهان است
جمعه 21 خرداد 1400 - 01:34:08
ایرانیان جهان - آرمان ملی /متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و انتشار آن به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
این روزها رسانه‌ها مشغول تحلیل و بررسی دو مناظره برگزار شده برای انتخابات ریاست جمهوری هستند، مناظراتی که خلاف انتظار به‌جای ایجاد شور انتخاباتی بیشتر مکان نقد و ایراد چه در شیوه برگزاری چه در سوالات طرح شده از سوی صدا و سیما شده است، بسیاری بر این باورند شاید اگر شخصیت‌های مطرح تری از این 7 نفر کاندیدا تایید صلاحیت شده، در مناظرات حضور پیدا می‌کردند شاید سطح این برنامه تلویزیونی هم که هدفش هم افزایی و تضارب آراء است، اینگونه نازل نمی‌شد، حال آنکه دولت فعلی و به‌ویژه رئیس جهور هدف آماج حملات پنج کاندیدا اصولگرا شده است و دو کاندیدا دیگر نیز بین اعلام برنامه‌هایشان و دفاع از عملکرد دولت معطل مانده‌اند، اینکه آیا این طراحی خاص می‌تواند خواست‌های پایگاه اصولگرایی را برای حضور حداقلی مردم در صحنه برآورده سازد، یا خود به محلی تبدیل می‌شود که در آخرین لحظات شور انتخاباتی در مردم زنده شود و برای جلوگیری از به قدرت رسیدن جریان تمامیت خواه به پای صندوق‌ها خواهند آمد از مسائلی است که بسیاری از کارشناسان و سیاسیون به آن تاکید دارند. در این راستا «آرمان ملی» با محمود صادقی دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها و عضو جبهه اصلاحات ایران به گفت و گو پرداخته است که می‌خوانید.
رونــد مناظرات انتخاباتی و واکـنش‌ها و انتقادات به ساختار مناظرات را چگونه می‌بینید؟
به صورت کلی می‌توان گفت که مناظرات به‌گونه‌ای طراحی شده که حرف‌های جدی و اساسی از سوی کاندیداها گفته نشود، اساسا شکل و ساختار آن شبیه مناظره نیست و این مدت زمان 4 دقیقه‌ای فرصت پرداختن به مسائل اساسی را به کاندیدا نمی‌دهد و مخصوصا امکانی را فراهم نمی‌کند که وجوه تمایز رویکردهای مختلف در حوزه‌های مربوط از جمله، اقتصادی و به‌ویژه سیاست داخلی و خارجی روشن شود و آن هدف اصلی مناظره که ایجاد تضارب افکار، گفت و گو ، بحث و دیالوگ است که مردم بتوانند از کنار آن به انتخاب اصلح برسند تامین نمی‌شود، این فضا امکان شنیدن اقوال مختلف و وجوه متفاوت تمایز و به تبع آن امکان انتخاب را فراهم نمی‌آورد، بنابراین کاندیداها مجبور می‌شوند برای نشان دادن تفاوت‌های خود با دیگران به حاشیه بروند، این از یک سمت و از طرف دیگر وقتی به عرصه نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که موقعیت به‌گونه‌ای است که اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل نیروهای درجه اولشان غایب هستند و نیروهایی هم که مانده‌اند فرصت پیدا کرده‌اند که به شکل حداقلی در این عرصه حضور پیدا کنند که آنها را هم در معرض حملات همه جانبه قرار می‌دهند، مثل آقای همتی که به روش‌های مختلف تحت فشار قرار گرفته است.
تخریب و اهانت جریان رقیب نسبت به جریان اصلاحات و کاندیداها مثل آتش زدن بنر آقای همتی در قم یا تهدید مقامات دولتی را در چه راستایی تحلیل می‌کنید؟
 به نظر من تحرکات ایذایی شکل گرفته علیه آقای همتی و آقای مهرعلیزاده نشان می‌دهد که جبهه مخالف احساس ترس کرده‌اند که شاید همین مقدار تمایزی هم که وجود دارد برای جریان کاندیدای اصلیشان خطر ساز شود و ممکن است که یک موج حمایت مردمی برای آقایان همتی یا مهرعلیزاده شکل بگیرد. در کل باید گفت که آنها از همین امکان حداقلی که در اختیار اصلاح‌طلبان قرار گرفته احساس هراس می‌کنند، برای همین به اشکال مختلفی فعالیت‌های تخریبی خودشان را گسترش می‌دهند، کلیپ‌های عجیب و غریب بری این دو کاندیدا می‌سازند و هتاکی‌هایی علیه‌شان صورت می‌گیرد و گاها از زبان برخی از کاندیداها تهدیدهایی هم در خود مناظره اعم از محاکمه و اخراج یا تعابیری مثل خیانت شنیده می‌شود که به نظر من اول نشان دهنده این است که از هر گونه تغییری که در صحنه پدید بیاید، نگران هستند. دوم بیانگر خواب‌های آشفته‌ای است که برای پس از انتخابات می‌بینند که وضعیت بسیار خطرناکی برای آینده مردم است و فکر می‌کنم نیروهای دلسوز و فعالان اجتماعی و سیاسی نگاه جدی‌تری به این شرایط داشته باشند.
بــا تـــوجه بــه اینــکه دو مناظره را پشت سر گذاشته‌ایم، چرا با وجود اینکه کاندیدا ریـاست جمهوری باید با برنامه حاضر شود، شاهد تخریب دولت توسط کاندیداها در مناظرات نبوده‌ایم؟
با توجه به اینکه مردم به دلایل مختلف از جمله تحریم‌های فلج کننده آمریکایی یا همان فشار حداکثری در فشار هستند که اگر برای هر جای دیگری از جهان اعمال می‌شد، می‌توانست آن کشور را از پای در بیاورد اما با تدابیر دولت و نظام و مقاومت مردم، مراحل سخت را پشت سر گذاشته‌ایم و اکنون هم شواهدی از پایان تحریم‌ها به چشم می‌خورد و یک عامل دیگر بیماری کروناست که وقتی در کنار محدودیت‌های ناشی از تحریم‌ها قرار می‌گیرد آثار خیلی مخربی گذاشت به‌گونه‌ای که در بسیاری از کشورها که تحریم هم نیستند با همین عامل کرونا رشد اقتصادی کاهش پیدا کرده و حتی در کشور های پیشرفته که ساختار خیلی قوی دارند هم آسیب دیده‌اند و در کل باید گفت که عمده این مشکلات بسیار غیرمنصفانه است، البته دولت ضعف‌هایی داشته که قابل نقد است اما متاسفانه باید گفت که جناح تندرو چشمش را به روی واقعیات بسته است و منشاء همه مشکلات را متوجه دولت نموده است، به فرض خودشان هم سر کار بیایند یکسال بعد باید پاسخگوی مردم باشند، وقتی با این همه ادعا نتوانند جلوی مشکلات بایستند و وعده‌هایی را که داده‌اند عملی‌کنند بعد باعث سرشکستگی خودشان خواهد شد.
تاثیر این مساله را در سطح اعتماد عمومی جامعه چگونه می‌بینید، آیا این درست است که برخی جریانات با دروغ و اتهام زنی که پاسخی به آن داده نمی‌شود به هر نحو که شده به دنبال کسب قدرت باشند؟
مَثَل اینها مثل کسانی است که روی شاخه نشسته‌اند و بن می‌برند، آنها فکر می‌کنند که سلب اعتماد فقط از دولت روحانی انجام می‌شود، در صورتی که توجه ندارند این بی‌اعتمادی است که برای کل نظام رقم می‌خورد و نظام انتخاباتی زیر سوال می‌رود، اگر مشکلات وجود دارد بخشی از آن به قوه مجریه برمی‌گردد و بخش دیگر آن به سایر گروه‌ها و مجموعه نظام بر می‌گردد، در واقع شاید جناح تندرو فکر می‌کند بعد از اینکه دولت عوض شد این ارتباط با مردم فورا احیا می‌شود اما تضعیف صورت گرفته برای کل نظام است. نظامی که بعدا خودشان قرار است با همان، قدرت را به دست بگیرند و این کمال بی انصافی است که وقتی اساس را از بین بردند، خودشان هم نمی‌توانند دولتی با اعتماد مردم را تشکیل بدهند.
بسیاری از کارشناسان به نوع و نحوه مناظرات انتخاباتی از سوی صداوسیما انتقادات زیادی داشته‌اند، روح حاکم بر مناظرات صداوسیما را چگونه می‌بینید، آیا نباید تغییراتی در نوع رویکرد تلویزیون و شیوه مناظرات اعمال می‌شد تا شاهد انتخابات حداکثری باشیم؟
صداوسیما به خودی خود در چند وقت اخیر حملاتش علیه دولت را تشدید کرده است و آنچه به چشم می‌خورد این است که اصلا مجال دفاع را به دولت نمی‌دهند، هرجایی که تخریبی علیه دولت صورت می‌گیرد آن را برجسته می‌کنند و نظر من این است که شاید دو کاندیدای مطرح شده یعنی آقایان همتی و مهرعلیزاده هم با هدف تخریب دولت تایید شده باشند، با توجه به زمینه‌هایی که در این دو فرد می‌دیدند سعی شده که از آنها به عنوان ابزار تخریب دولت استفاده شود، من از همین جا به این دو کاندیدا هشدار می‌دهم که در زمین رقیب بازی نکنند و اگر گله‌ای هم از دولت دارند در عین اینکه نقاط قوت و ضعف آن را می‌بینند آن را نیز بازگو کنند، فکر نکنند که با سلب مسئولیت از خود می‌توانند کسب رای کنند که اتفاقا این هم بازی در زمین رقیب است، نمی گویم از دولت انتقاد نکنیم، انتقاد کنیم ولی مراقب جنگ روانی حریف باشیم، زیرا به نظر می‌رسد طراحی صحنه بر این اساس بوده که حتی از زبان این دو کاندیدا هم به صورت همه جانبه دولت را تخریب بکنند به هر حال از نگاهی دیگر این شکل چینش برنامه‌ها و ترتیب دادن مناظره‌ها برای همه کاندیداها تحقیر آمیز است، یعنی صداوسیما یک صحنه تحقیر آمیز برای هر 7 کاندید طراحی کرده که من از دوستانی که دائم می‌گویند ما می‌توانیم تعجب می‌کنم، که آیا می‌توانند مناظره سوم را تغییر دهند؟ مثلا آقایان جلیلی یا رضایی انتقاد می‌کنند ولی اساسا اثری دارد؟ من اگر جای هر 7 کاندیدا بودم اصلا در مناظرات شرکت نمی‌کردم، چراکه جز تحقیر چیز دیگری برای کاندیدا ندارد، این درست نیست که مثل بچه‌های دبستانی آنها را ردیف بکنند و سوالات را به‌گونه‌ای که می‌بینید در زمانی اندک مطرح کنند و آنها هم نتوانند هیچ پاسخ متناسبی ارائه دهند! من از همه این 7 نفر انتظار دارم که اساسا برای حفظ شان و حرمت کاندیداتوری ریاست جمهوری که پس از مقام معظم رهبری عالی ترین مقام اجرائی کشور است، درخواست اصلاح نظام مناظرات را بدهند یا از حضور در چنین مناظره تحقیر‌آمیزی انصراف بدهند.
با توجه به نظرسنجی‌ها، قشر کثیری از جامعه فعلا در ظاهر بــنای مشارکت در انتخابات شرکت ندارند اما هیچ روند اقنـاعی هم در جلب مشارکت مردم صورت نمی‌پذیرد؛ اساسا این مساله با شعار حضور حداکثری باعث انطباق ندارد، دلیل این مساله چیست؟
جناح تندرو پیروزی خود را در عدم حضور مردم می‌بینند، این خوف و هراس برایشان وجود دارد که اگر میزان مشارکت از 50 درصد بالاتر رود به تبع آن نمی‌توانند پیروز این عرصه باشند، بنابراین مهمترین رقیب خود را مشارکت مردم می‌بینند، حضور حداکثری سبب شکست تمامیت‌خواهی در انتخابات است، البته باز تاکید می‌کنم که بر سر شاخه نشسته‌اند و بن می‌برند، آنها توجه ندارند که اگر مشارکت پایین بیاید یک دولت ضعیف شکل می‌گیرد و این به اساس نظام ضربه می‌زند، به‌ویژه در عرصه بین المللی یک رئیس جمهور بدون پشتوانه مردمی نمی‌تواند از پس چالش‌هایی که ما با آن روبه‌رو هستیم، بر بیاید. بنابراین برای پیروزی بر رقیب سیاسی همه تلاش خود را در جهت کاهش مشارکت می‌دانند و صحنه‌ای که صدا و سیما طراحی کرده بیشترین خروجی آن لطمه به جایگاه ریاست جمهوری است و نهایتا این لطمه، منتهی ضربه به نظام می‌شود.
عملکرد آقایان مهرعلیزاده و همتی را در مناظرات چطور می بینید و آیا با توجه به اینکه برخی از بزرگان نظام صحبت از در خطر افتادن جمهوریت نظام می‌کنند، چه روندهایی باید شکل بگیرد که مردم برای حمایت از کاندیدایی که جمهوریت را مدنظر قرار داده، پای صندوق‌ها بیایند؟
من معتقدم این دو کاندیدا باید از فرصتی که در مناظره و برنامه‌های دیگر در اختیار دارند، به‌جای پرداختن به بعضی از مسائل جزئی روی حوزه‌های اساسی تکیه کنند، مثلا بروند روی بحث سیاست خارجی و نشان دهند که رویکرد آن پنج کاندیدای دیگر چه بوده که کشور را در عرصه سیاست خارجی با چالش مواجه کرده است، در بخش اقتصاد هم تاکید کنند که نابرابری‌های اقتصادی و فساد مربوط می‌شود به عدم شفافیت که هیچ یک از این افراد تن به شفافیت نمی‌دهند و در حوزه فرهنگی این پنج نفر کسانی‌اند که طالب فشار برای مردم هستند، زیرا در زمینه سیاست داخلی رویکردشان، آزادی‌های اجتماعی به معنای عام و تام نیست و برخلاف اداعاهایی که می‌کنند اگر به قدرت برسند به حزب مخالف یا رقیبی چمدان اجازه ادامه فعالیت باز نمی‌دهند. آقایان همتی و مهرعلیزاده ضمن اینکه برنامه‌های خود را بیان می‌کنند، روی این موضوعات تکیه کنند که اساسا این پنج کاندیدا به حقوق شهروندی و اقوام چقدر اعتقاد باطنی دارند و عملکرد آنها در پست‌های پیشینشان و خصوصا مجلس یازدهم مبین این مطلب بوده است. به نظرم این دو فرد ضمن حفظ خونسردی خود باید وجوه تمایز خود را برجسته کنند و اگرچه مردم کمی ناامید هستند اما باید مراقب باشند که در بازی تخریب دولت با آنها هم آوا نشوند.
بــا توجه به مــوضع گیری‌های اصلاح‌طلبانه از سوی دو کاندیدای ذکر شده یعنی آقایان مهرعلیزاده و همتی، چقدر می‌توان امیدوارابود که جبهه اصلاحات یا شخصیت‌هایی مثل آقایان خاتمی یا سید حسن خمینی پشت این کاندیداها قرار بگیرند و حمایت مردمی را برای آنها طلب کنند؟
جبهه اصلاحات که بارها اعلام کرده کاندیدایی ندارد و کاندیداهایی که مورد نظر این جبهه بوده‌اند رد صلاحیت شده‌اند اما اگر خود این دو فرد با عقل و درایت، هوشمندی و شجاعت بتوانند تمایز خود را به مردم نشان بدهند و مردم را ترغیب کنند به حمایت و حضور در عرصه انتخابات - با وجود اینکه قانع کردن بدنه اصلاح طلبی برای حمایت رسمی کار سختی است- شاید با آن تصویر تیره و تاری که در آینده برای کشور قابل حدس است نه به صفت تشکیلاتی بلکه به صفت فردی فعالان اصلاح‌طلب را متقاعد کنند که وارد عرصه شوند.

http://www.ilandnews.ir/fa/News/252817/حضور-حداکثری-تنها-راه-شکست-تمامیت-خواهان-است
بستن   چاپ