مینگذاری مسیر پیش روی تهران
اخبار ایران
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - مینگذاری مسیر پیش روی تهران
سایز متن الف الف
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/6474122
k ٦.٦
٣
اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
سه کشور اروپایی طی بیانیهای مخالفت خود را با تلاشهای امریکا برای اعمال مجدد تحریمها علیه ایران اعلام کردند
سارا معصومی/ پنجمین سال اجرای توافق هستهای ایران با جامعه جهانی به پرخبرترین این سالها تبدیل شد. در حالی که بسیاری از کارشناسان پیشبینی پاییزی داغ را برای ایران، ایالاتمتحده و بازماندگان در برجام میکردند، زنجیرههای تحولات هستهای و غیرهستهای که میتواند بر سرنوشت برجام تاثیرگذار باشد از نخستین هفتههای بهار آغاز شد و در نهایت به تابستانی داغ رسید که پیش بینی میشود شاهد رویدادهای متنوع میان ایران و کشورهای اروپایی، تروییکای اروپایی با روسیه و چین و مهمتر از همه تهران و واشنگتن باشد. آنچه بر حساسیت ماجرا میافزاید، قرار گرفتن ایالاتمتحده در سال انتخابات ریاست جمهوری است و قطعا ایران یکی از پروندههایی است که دونالد ترامپ به دنبال برگ امتیازسازی از آن در کارنامه 4 ساله دولت خود است. امتیازسازی که برخی از کارشناسان میگویند، میتواند به انعطاف بیشتر رییسجمهور ایالاتمتحده منتهی شود و در مقابل برخی دیگر اعتقاد دارند که میتواند توسل به گزینه نظامی علیه تهران را هم محتمل کند.
پرونده ایران در حال حاضر از 3 منظر در سطح بینالمللی مورد رصد یا انتقاد قرار دارد: فعالیتهای هستهای، رفتارهای ایران در منطقه و توانمندی موشکی و نظامی ایران.
در فقره فعالیتهای هستهای توافقی میان ایران و جامعه جهانی از جولای سال 2015 (تیر ماه 1394) برقرار شده که در حال حاضر به رغم تمام فراز و فرودها در حال تجربه پنجمین سال اجراست. با این همه خروج دونالد ترامپ، رییسجمهور ایالاتمتحده از برجام که در اردیبهشت ماه سال 1397 رخ داد به کاهش تعهدات برجامی ایران در 5 گام منتهی شد که در نتیجه آخرین گام ایران اعلام کرد دیگر به هیچ کدام از تعهدات فنی داده شده در برجام پایبند نخواهد بود مگر آنکه بازماندگان در توافق، تعهدات فراموش شده خود را اجرا کنند که در این صورت تهران فورا گامهای معکوس برجامی برداشته شده را به عقب باز میگرداند. خواسته تهران توسط کشورهای اروپایی مستجاب نشد و در نهایت اختلاف میان ایران و 3 کشور اروپایی حاضر در برجام(بریتانیا، فرانسه و آلمان) به فعالسازی مکانیسم حل و فصل اختلاف در برجام منتهی شد. مکانیسمی که اروپاییها میگویند برای حفظ توافق فعال کردند، چین و روسیه با فعالسازی آن مخالف بودند و دولت ترامپ امیدوار است که این مکانیسم به مکانیسم ماشه و بازگشت تمام تحریمهای همه جانبه و بینالمللی علیه ایران منتهی شود.
در میان پرانتز به این نکته اشاره کنیم که موعد تحریمهای تسلیحاتی ایران در اکتبر 2020 به اتمام میرسد و براساس متن برجام و قطعنامه 2231 از این تاریخ به بعد ایران دیگر برای خرید و فروش سلاح با محدودیتی از جانب سازمان ملل روبهرو نخواهد بود. واهمه ایالاتمتحده از این مساله به دردسری جدید در پرونده برجام تبدیل شده است. ایالاتمتحده تلاش میکند سایر اعضای دایم و غیردایم شورای امنیت سازمان ملل متحد را برای تصویب قطعنامهای جدید علیه ایران با محوریت تداوم تحریمهای تسلیحاتی ایران با خود همراه کند. اقدامی که تاکنون با مخالفت صریح و شفاف چین و روسیه و مخالفت ضمنی 3 کشور اروپایی حاضر در برجام روبهرو شده است.
پرونده ایران و روندهای موجود
پرونده ایران در 3 جبهه در جریان است: 1-درون برجامی 2-درون شورای امنیت 3-درون آژانس بینالمللی انرژی اتمی که مورد سوم تازگی ندارد و نقطه بحرانسازی از فعالیتهای ایران پیش از این و در سالهای 2003 تا 2006 هم از همین کانال بوده است.
در دو حوزه درون برجامی و درون شورای امنیت در نخستین حوزه فعلا تحول خاص و جدیدی رخ نداده و کاهش تعهدات برجامی ایران در نتیجه عدم وفای به عهد بازماندگان در برجام به موازات هم ادامه دارد و تهران میگوید با این اقدام توازن را به توافق بازگردانده است. در حوزه درون شورای امنیت هم تحرکات ایالاتمتحده در دو مسیر ادامه دارد: تلاش برای اثبات ادعای باقی ماندن در برجام به عنوان عضوی از قطعنامه 2231 و برخورداری از حق فعالسازی مکانیسم ماشه و دوم هم تلاش برای جلب آرای کافی به منظور تصویب قطعنامه جدید و تمدید تحریم تسلیحاتی ایران. البته در چند روز اخیر برخی منابع غربی ادعا کردند که برخی کشورهای اروپایی در حال بررسی گزینه سومی هستند و آن هم همراهی با امریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران برای یک دوره کوتاه مدت دیگر هستند.
تعقیب بازی با ایران در شورای حکام
پرخبرترین جبهه از 3 حوزه گفته شده در بالا، وضعیت پرونده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. ایران در حال حاضر از دو منظر با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حال همکاری است: نخست کشوری عادی مانند سایر کشورهای عضو این نهاد فنی هستهای که معاهده منع تکثیر تسلیحات هستهای را امضا کرده و دوم کشوری که طرف قراردادی موقت به نام برجام است و در سایه آن برخی محدودیتهای متفاوت از اعضای عادی سازمان و برخی نظارتهای بیشتر در قالب اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را پذیرفته است. پرانتزی که در اینجا باید باز کرد، مساله فعالیتهای هستهای ایران در گذشته است. فعالیتهایی که آژانس از آنها با عنوان «ابعاد احتمالا نظامی برنامه هستهای» ایران یاد کرده است. این پرونده که به جدالی چند ساله میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مرحله نخست و ایران و شورای امنیت سازمان ملل منتهی شد در پاییز سال 1394 در نتیجه اجرا شدن کامل نقشه راهی که سازمان انرژی اتمی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی رفتند، مختومه اعلام شد. مختومه اعلام شدن این پرونده بدان معنای فنی بود که آژانس هر چه باید درباره برنامه هستهای ایران در گذشته و پیش از برجام میدانست، میداند و از این پس آنچه متر و معیار رابطه ایران با آژانس است، همکاریهای فعلی و آتی در قالب برجام یا پس از اتمام آن به عنوان یک عضو عادی این نهاد بینالمللی هستهای است.
در چند ماه اخیر با کاهش تعهدات برجامی ایران، پرونده ما در آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم تغییر مسیر داد. تا زمانی که ایران تعهدات برجامی خود را مو به مو اجرا کرده بود بیش از 15 گزارش آژانس حکایت از همکاری کامل ایران داشت اما با آغاز روند گامهای معکوس برجامی، اندک اندک این گامها تاثیر خود را بر متن گزارش آژانس هم گذاشتند. چنانچه در آخرین گزارش که قریب به 10 روز پیش منتشر شد، آژانس لیستی از اقدامهای فراتر از تعهدات داده شده در برجام از سوی ایران را منتشر کرد. با این همه در برجام آژانس بینالمللی انرژی اتمی صرفا نقش گزارشدهنده را دارد و قضاوت درباره نحوه برخورد با اقدامهای برجامی ایران با بازماندگان در توافق است. در چند روز اخیر اخبار متفاوتی درباره جر و بحث ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی منتشر شده که در نهایت روز گذشته به صدور قطعنامهای علیه ایران در شورای حکام این نهاد منتهی شد. نکته قابل توجه این است که سوژه تنش جدید میان تهران و آژانس برجام یا اقدامهای فرابرجامی ایران نیست بلکه اسنادی است که رژیم اسراییل ادعا میکند در جریان یک عملیات جاسوسی از ایران دزدیده و در اختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار داده است. تمامی این اسناد ادعایی درباره فعالیتهای هستهای ایران در گذشته و پیش از انعقاد توافق هستهای میان ایران و 1+5 وقت و در چارچوب همان پرونده موسوم به پی.ام.دی است. پروندهای که ایران میگوید، مختومه شده اما مدیر کل جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دنبال بازگشایی مجدد آن با طرح درخواستهایی برای بازرسی از چند نقطه در ایران است. بازرسیهایی که رافائل گروسی، جانشین مرحوم یوکیا آمانو در آژانس از ایران میخواهد در چارچوب تعهدهای پادمانی ایران و میتوان گفت که فعلا در روندی جداگانه اما موازی با برجام در حال طرح هستند. روندی که ایران میتواند پاسخ به آن را از درون برجام انتخاب کند.
گروسی در جلسه هفته گذشته درباره اختلاف جدید میان ایران و آژانس گفته بود: با نگرانی جدی میگویم که برای بیش از 4 است ماه است که ایران به ما اجازه دسترسی به دو مکان را نداده و برای حدود یک سال است که در مباحثات محتوایی جهت شفافسازی سوالات ما مرتبط با مواد هستهای احتمالی و فعالیتهای مرتبط هستهای اعلام نشده، مشارکت نکرده است.
چرا ایران با اعطای دسترسی مخالفت کرد؟
مبنای درخواست آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران اسنادی است که نخستوزیر رژیم اسراییل ادعا میکند از داخل ایران ربوده شدهاند. تهران وقوع چنین ماجرایی را از پایه و اساس تکذیب کرده و میکند. مساله اسناد ادعایی نیز موضوعی تازه نیست اما این رویکرد گروسی است که باعث شده این پرونده در مسیر پرتنشی قرار بگیرد. یوکیا آمانو، دبیر کل فقید آژانس که شاهد مختومه شدن پرونده ایران در آژانس همچنین آغاز رابطه جدیدی میان ایران و این نهاد فنی در سایه توافق هستهای بود، بیتوجه به ادعای اسراییلیها تاکید داشت که صرف ارایه یک سند از سوی طرف ثالث نمیتواند مبنایی برای آغاز تحقیقات باشد و ایران صرفا باید به شبهاتی پاسخ بدهد که مستند شده باشند. با این همه انتخاب آقای گروسی که تحت فشار ایالاتمتحده هم صورت گرفت، آژانس را وارد یک بازی سیاسی به جای قضاوتهای فنی و حرفهای کرد. در نتیجه میتوان گفت که ورود فعلی به پرونده هستهای ایران سیاسی با پوشش فنی است. ایران در کنار کشورهایی چون روسیه، چین و هند اطلاعات امنیتی و جاسوسی را قابل استناد برای درخواستهای بازرسی آژانس نمیداند اما همزمان برخی کشورهای اروپایی رویکرد متفاوتی نسبت به این موضوع دارند.
موضع ایران در چند جمله کوتاه قابل طرح است: 1- اسناد جاسوسی نباید معیار کار آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد چراکه اصل بیطرفی این نهاد را زیر سوال میبرد. 2- اسراییلیها ادعا میکنند 55 هزار سند از ایران ربودهاند. اگر قرار باشد، آژانس نقطه پایانی بر سوالها و ابهامها درباره برنامه هستهای ایران در گذشته و پیش از برجام نگذارد، تهران تا چند دهه دیگر باید به این ابهامات پاسخ بدهد؟ 3- آژانس باید اسناد مکمل اسناد ادعایی اسراییل را به ایران ارایه کند تا تهران درباره صدور مجوز بازرسی تصمیمگیری کند. در حالی که تهران چندینبار در مذاکرات مقامهای ایرانی با مقامهای آژانس در چند هفته اخیر این درخواست را تکرار کرده، طرف مقابل صرفا تعدادی عکس ماهوارهای بینام و نشان و بیارزش ارایه کرده است.
در حقیقت ایران با رویه غیرقانونی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی که تابع فشارهای سیاسی به جای اسناد معتبر فنی است، مخالفت میکند. چنانچه محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان همزمان با سفر به روسیه در جمع خبرنگاران در این باره گفته بود:«اجازه نخواهیم داد، ایران موضوع بررسیهایی شود که اسناد آن ادعاهای جاسوسی است. فکر میکردیم آژانس باید برای اعتبار خود ارزش قائل شود. کماکان معتقد به شفافیت هستیم. از ابتکارات دولت روسیه برای تقویت همکاری ایران و آژانس استقبال میکنیم ولی اجازه نخواهیم داد، آژانس ابزاری شود برای سوءاستفاده کسانی که میخواهند برجام را نابود کنند و هدفشان از بین بردن تمام تعهدات بینالمللی است.»
هشدارهایی که اعضای شورای حکام نادیده گرفتند
وزیر خارجه کشورمان ساعاتی پیش از نشست شورای حکام نیز نسبت به صدور قطعنامه علیه ایران در این نشست هشدار داده و در صفحه توییترش با اشاره به دسترسیهای ایران به آژانس در سالهای 2016 تا 2019 همچنین تعداد بازرسیهای بازرسان آژانس در این بازه زمانی نوشت: شورای حکام آژانس نباید اجازه دهد که دشمنان برجام منافع عالی ایران را به خطر بیندازند. 3 کشور اروپایی عضو برجام که به وظایف خود در برجام عمل نکردهاند نباید همدست این کار باشند.
وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه ما چیزی برای پنهان کردن نداریم، افزود: بازرسیهای آژانس در ایران طی 5 سال اخیر از کل بازرسیها در تاریخ آژانس بینالمللی انرژی اتمی بیشتر بوده است. راهحل مبتنی بر توافق امکانپذیر است ولی صدور قطعنامه آن را نابود خواهد کرد.
کاظم غریبآبادی، سفیر و نماینده دایم کشورمان در آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز پیش از تشکیل جلسه شورای حکام خطاب به اعضای شورای حکام آژانس عنوان کرد: «وین، تقریبا آخرین سنگر چندجانبهگرایی است که توانسته روح واقعی خود را در چند سال اخیر حفظ کند، اما چنانچه شورای حکام در این هفته دوراندیشی لازم را نشان ندهد، متاسفانه این نیز به قصهای فراموش شده تبدیل خواهد شد.»
وانگ گان، نماینده دایم چین در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین در سخنرانی روز پنجشنبه خود در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی امریکا را عامل تشدید تنشها بر سر پرونده هستهای ایران توصیف کرده و گفت: ریشه اصلی این وضعیت در رویههای یکجانبه و زورگویانه امریکاست و گواه آن خروج یکجانبهاش از برجام و در پیش گرفتن سیاست فشار حداکثری علیه ایران است.
چین در ادامه از گزارش مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در آن ادعاهایی درباره عدم اعطای دسترسی از سوی ایران مطرح شده بود، انتقاد کرده است.
سفیر چین گفت: «در چنین شرایطی، چین نگرانی عمیق خود را از اصرار آژانس اتمی برای قضاوت شتابزده درخصوص عدم اعطای دسترسی از سوی ایران و انتشار گزارش خود متعاقب آن، قبل از برگزاری جلسه فعلی ابراز میدارد. درخصوص اجرای توافقات پادمانی در ایران باید 3 نکته را مدنظر داشت: نخست، ماهیت غیراضطراری مساله دسترسی که در گزارش مدیرکل مورد توجه قرار گرفته است. دبیرخانه قبل از جلسه شورای حکام در ماه مارس سال جاری به صراحت ابراز کرد که این مساله مربوط به مدتها قبل است و مقادیر ناچیزی مواد هستهای را شامل میشود و مساله به خودی خود نه اضطراری است و نه در بردارنده خطر اشاعه تسلیحاتی. دوم، ایران از زمان اجرایی شدن برجام در سال 2016 همواره همکاری بالایی با آژانس اتمی برای اجرای نظارتها و راستیآزماییها داشته و کشوری است که میزبان بیشترین بازرسیهای آژانس بوده است. سوم، مدیرکل آژانس دو بار برای گفتوگوی سیاسی به ایران سفر کرده است. ایران هم مکررا آمادگی خود را برای ادامه گفتوگو و همکاری با آژانس در جهت اجرای تعهدات خود ذیل توافق جامع پادمانی و پروتکل الحاقی ابراز داشته است، ضمن آنکه ایران از آژانس برای انجام رایزنیها و بازبینیهای بیشتر دعوت به عمل آورده است.
آرای مخالف چین و روسیه در برابر 25 رای مثبت
درنهایت با وجود هشدارهای روسیه، چین و ایران قطعنامه ضدایرانی در نشست روز گذشته شورای حکام تصویب شد. در این قطعنامه اعضای شورای حکام آژانس اتمی از ایران به دلیل عدم همکاری با تحقیقات آژانس انتقاد کردند. این اولین قطعنامه علیه ایران از سال 2012 بود. قطعنامه پیشنهادی تروئیکای اروپایی علیه ایران، با
25 رای موافق، 2 رای مخالف و 7 رای ممتنع تصویب شد. بر همین اساس 25 کشوری که به این قطعنامه رای مثبت دادند شامل استرالیا، بلژیک، برزیل، کانادا، اکوادور، مصر، استونی، فرانسه، آلمان، غنا، یونان، مجارستان، ایتالیا، ژاپن، کویت، مراکش، نیجریه، نروژ، پاناما، عربستانسعودی، سوئد، انگلیس، امریکا، اروگوئه و آرژانتین هستند. کشورهای آذربایجان، هند، مغولستان، نیجر، پاکستان، آفریقایجنوبی و تایلند به این قطعنامه رای ممتنع دادند. پاراگوئه نیز غایب بود و چین و روسیه تنها دو کشوری بودند که به آن رای منفی دادند.
خباثت اروپایی
صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام آن هم در شرایطی که سه کشور اروپایی حاضر در برجام طراح این قطعنامه بودند با واکنشهای متعددی از سوی تحلیلگران و اهالی رسانه روبهرو شد. باتوجه به آنکه دسترسیهای خواسته شده از ایران از سوی آژانس مربوط به فعالیتهایی است که 17 سال از سابقه آن میگذرد، لذا مشخص است که این درخواستها هیچ فوریت هستهای ندارند، تهدیدی برای نظام اشاعه نیستند و صرفا یک بازی سیاسی با ایران در زمین آژانس محسوب میشود که احتمالا اروپا، ایالاتمتحده و متحدان عربی و عبری این کشور میوه آن را در زمین شورای امنیت برداشت میکنند. پس از این قطعنامه بسیاری از کارشناسان از اصطلاح تکرار سناریو در پرونده هستهای ایران استفاده کرده و به ماجرای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در سال 2006 میلادی از کانال شورای حکام اشاره کردند. هر چند که این بار رای مخالف چین و روسیه و همچنین 7 رای ممتنع نشان داد که جلب اجماع علیه ایران به سهولت گذشته نیست اما این حقیقت را نمیتوان انکار کرد که مصوبه شورای حکام میتواند مسیر را تخریب کند. طبیعتا ایالاتمتحده با اهرم قرار دادن این قطعنامه ضدایرانی در شورای امنیت راحتتر میتواند سناریوهای خود را پیش ببرد. ایران به خوبی بر این حقیقت واقف بود که در شورای حکام مباحث فقط فنی و حقوقی نیستند، بلکه موضوعات و دستهبندیهای سیاسی مطرح میشوند که کار را برای تهران با اتکای صرف به مسائل حقوقی سخت خواهد کرد. با این همه آنچه مشخص است این است که ایران از کنار این قطعنامه عبور نمیکند و در چند روز آتی واکنش احتمالی به آن را نشان خواهد داد؛ واکنشی که شاید حرکت به سمت تولید سوخت 21درصد باشد یا احیای راکتور قدیمی آب سنگین اراک که پروژه مدرنسازی آن تاحدودی در این 5 سال پیش رفته بود. سوالی که پاسخ حرفهای به آن میتواند تاحدودی مسیر پیش روی ایران و جامعه جهانی در آژانس بینالمللی شورای حکام و شورای امنیت سازمان ملل را مشخص کند این است که آیا اروپا همچنان مایل به حفظ ظاهری برجام است یا ناتوان از مقابله با کارشکنیهای امریکا و اسراییل تن به تسلیم میدهد و از اراده سیاسی برای حفظ این توافق چندجانبه فاصله میگیرد. اروپاییها در جلسات خصوصی به مقامهای ایرانی گفته بودند که پاییز امسال اوج فشارها و تنشها بر ایران خواهد بود و همه چیز به مهارت ایران در زمین بازی بستگی دارد. قطعنامه شورای حکام که با رهبری سه کشور اروپایی علیه ایران تصویب شد کلید آغاز تابستان داغ را فشار داد که قطعا به پاییز سخت منتهی میشود. نشانههای سنگلاخ بودن مسیر پیش روی ایران را باید در گزارش ادعایی دبیرخانه سازمان ملل درباره دست داشتن ایران در حملات موشکی به عربستان و همچنین قطعنامه روز گذشته شورای حکام علیه ایران دانست. زمینهای زیر پای ایران مینگذاری شدهاند و حرکت در این مسیر به تدبیر بیش از واکنشهای احساسی نیازمند است.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/183813/