تلویزیون و سر هشتم اژدها
خواندنی ها
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ناصر ذاکری-عضو هیاتمدیره مرکز سلامت اداری و مبارزه با فساد| شبکه سوم سیما به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان سریال تلویزیونی جدید «هفت سر اژدها» را به بینندگان خود تقدیم کرده است. این سریال که به مبحث فساد و روابط مافیایی مفسدان میپردازد، زندگی یک آقازاده مفسد را تصویر میکند که با استفاده از روابط خود به ثروتی افسانهای دست یافته و اینک درصدد لطمه زدن به سلامت اقتصاد و حتی اقتدار سیاسی کشور است. او به یکی از نوچههایش که او را سلطان سکه خطاب میکند، دستور میدهد که قیمت سکه طلا را بالا برده و با دادن مشاوره غلط به مقامات آنان را تشویق به فروش طلا بکند تا با خارج شدن طلا از کشور، اقتصاد ملی لنگر و پشتیبان خود را از دست بدهد. او همچنین از دوست بانفوذ دیگرش میخواهد که غربیها را متقاعد کند بر شدت تحریمها بیفزایند تا حکومت ایران تضعیف و حتی متلاشی شود. البته نقد و بررسی این سریال - از جنبه فنی - فرصتی بیشتر میطلبد و در این یادداشت فقط به یک نکته خاص در مورد آن میپردازم. اینکه رسانه ملی به موضوع فساد و آثار مخرب آن در اقتصاد ملی پرداخته و گوشهای از اقدامات شبکه قدرتمند فساد را به تصویر بکشد، امری مبارک است، زیرا شوربختانه بسیاری از مقامات و متولیان امر حاضر به پذیرش این واقعیت تلخ نیستند که در سایه بیاعتنایی آنان شبکه فساد به سهولت در سراسر کشور ریشه دوانیده و یارگیری کرده و به این ترتیب مبارزه با آن هر روز دشوارتر میشود. از این رو این تلاش رسانه ملی را باید به فال نیک گرفت، چرا که ناخواسته بر این ادعای ناظران خیرخواه کشور صحه گذاشته که با پدیده فساد نظامیافته روبهرو هستیم.
اما این تمام ماجرا نیست؛ سازندگان سریال درصدد ترویج این باور هستند که گویا مفسدان قدرتمند علاقه به تشدید تحریمها دارند! یا به بیان دیگر اگر دشمن حلقه تحریمها را که زمانی نعمت تلقی میشد و حالا از سر ناچاری به عنوان یک گرفتاری بزرگ به رسمیت شناخته شده، تنگتر و تنگتر میکند، مقصر فقط سران شبکه فساد هستند که دشمن را تشویق به این کار میکنند! هدف آنان هم فقط این است که دولت ایران از برخی سیاستها دست بردارد و به اصطلاح با جهانخواران کنار بیاید. سازندگان سریال حاضر به تایید این واقعیت نیستند که اتفاقا تداوم برخی سیاستها و در نتیجه آن تشدید تحریمها بیشترین سود را نصیب شبکه فساد کرده است. به عنوان نمونه اگر نفت ایران گرفتار تحریم نباشد و شرکت ملی نفت به آسانی بتواند محصولات خود را در بازار بزرگ جهانی عرضه کند، چگونه یک آقازاده تازهکار میتواند از طریق تجارت نفت چندین نفتکش افرامکس دهها میلیون دلاری را تملک کند؟ یا آن دیگری بدون برخورداری از ارثیه خانوادگی و با شروع کردن از صفر در مدت کوتاهی به ثروتی افسانهای برسد؟ سازندگان سریال حتی این واقعیت را هم انکار میکنند که گاه پدران در قامت مقامات دولتی اقدام به ممنوعیت میکنند و پسران در قامت تاجران جوان و خوشآتیه تجارت انحصاری ابزار دور زدن این ممنوعیتها را در اختیار میگیرند! سازندگان سریال ادعا میکنند سران شبکه فساد با تداوم سیاستهای محوری کشورمان و مقابله سرسختانه با امریکا و متحدانش مخالف هستند و میخواهند با بحرانسازی مقامات کشور را وادار به تجدیدنظر بکنند. اما شواهد موجود از جهان واقع به شدت این ادعا را مردود و مطرود میسازد. آنان از زبان قهرمان سریال میگویند غربیها باید امکان استفاده از خدمات سوییفت را محدود کنند تا فشار به اقتصاد کشور بیشتر شود، اما این واقعیت را پنهان میکنند که اتفاقا همفکران آنان بیشترین کمک را جریان تحریم و جلوگیری از برخورداری ایران از خدمات سوییفت کردهاند! و با این کار ناخواسته بزرگترین کمک را به شبکه فساد رساندهاند. گفتنی است بر اساس بررسیهای مسوولان دولت قبل، محرومیت از خدمات سوییفت هزینه خرید کالاها و واردات مایحتاج کشور را بیش ار 20 درصد افزایش داده است، پولی که نصیب دلالان و کاسبان تحریم میشود که ادعای «دور زدن تحریمها» را دارند.
اما از حق نباید گذشت! سازندگان سریال به نکته ظریفی هم از زبان قهرمان داستان اشاره کردهاند. آقازاده به یکی از نوچههایش که در حوزه راهاندازی موسسات مالی و اعتباری فعال بوده، میگوید شماها پول مردم را بالا کشیدید و خودتان مردم را تشویق کردید که به خیابانها بریزند و اعتراض کنند، درنتیجه دولت هم با نوعی سطحینگری و شتابزدگی ناچار شد جور شما را بکشد و خسارت سپردهگذاران زیاندیده را از خزانه پرداخت کند.
این نکته بسیار درست است و بیانش جای تقدیر دارد. نگارنده در همان زمان به نقد برخورد دولت وقت پرداخته و به این واقعیت اشاره کرده است که دولت انتخاب بهتری هم داشت و تنها راه پیش روی دولت کشیدن جور این پهلوانان مال مردمخور و جبران شتابزده خسارت وارده به سپردهگذاران نبود. خلاصه کنم. سازندگان سریال درعین اقدام قابل تقدیرشان یعنی پرداختن به پرونده فساد و نمایاندن ابعاد این پرونده، تلاشی پرهزینه اما ناموفق برای دادن آدرس غلط به مردم کردهاند. آنان میخواهند مردم فهیم ما باور کنند که فشار اقتصادی کمرشکنی که این روزها از طریق تداوم تحریمها به اقشار کمدرآمد کشور وارد میشود، نتیجه اصرار بر تداوم سیاستهای خاص و خودداری از اقدامات تنشزدایانه نبوده، بلکه فقط ناشی از لابی مخالفان دولت و تقاضای آنان از تحریمکنندگان برای تندتر کردن آتش تحریم است! به باور نگارنده این اژدهای هفتسر فساد که به جان اقتصاد ملی افتاده و روزگار اقشار کمدرآمد و حتی طبقه متوسط را سیاه کرده است، سر هشتمی هم دارد و آن همان سلیقه سیاسی کمطرفدار اما پرتریبون است که میخواهد با دادن آدرس غلط مردم را دچار اشتباه کند تا کاسبان تحریم فرصت ثروتاندوزی هرچه بیشتر را از دست ندهند. البته این سر هشتم بیشتر از اینکه شبیه به سایر سرها باشد، بیشباهت به دم نیست. راه نجات کشور از دست اژدهای هفتسر فساد ساختن چنین سریالهای پرهزینه و تلاش برای مخدوش کردن واقعیتهای ملموس نیست. راهحل بازگشت به عصر عقلانیت و استفاده از خرد جمعی و مشورت کارشناسان خردمند ایراندوست است که درنتیجه تنگنظریهای موجود خانهنشین شدهاند.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1123483/