ایرانیان جهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سال 2003، زمانی که ایالات متحده و بریتانیا راهحل نظامی را برای رفع آنچه تهدید سلاحهای کشتار جمعی صدام حسین میخواندند، جهان غرب به دو گروه تقسیم شده بود و بحثهای داغی حول محور حقوق و قوانین بینالمللی صورت میگرفت
محمدحسین لطفالهی| حمایت ضمنی قدرتهای اروپایی از حملات اسرائیل و ایالات متحده به ایران از دو تغییر مهم در رویکرد آنها حکایت داشت؛ اروپا در مقایسه با یک دهه قبل رویکرد بسیار خصمانهتری در قبال ایران دارد و با پذیرش ضعف و وابستگی خود در برابر ایالات متحده ترجیح میدهد در مقابل خواست واشنگتن قرار نگیرد.
سال 2003، زمانی که ایالات متحده و بریتانیا راهحل نظامی را برای رفع آنچه تهدید سلاحهای کشتار جمعی صدام حسین میخواندند، جهان غرب به دو گروه تقسیم شده بود و بحثهای داغی حول محور حقوق و قوانین بینالمللی صورت میگرفت. از نگاه یک گروه از کشورها به رهبری فرانسه و آلمان، تنها شورای امنیت سازمان ملل متحد که یکی از مهمترین نهادهای ایجادشده پس از جنگ جهانی دوم به شمار میرود، میتوانست مجوز حمله نظامی به یک کشور دیگر را صادر کند.
این بار اما دستکم در میان سه کشور بریتانیا، آلمان و فرانسه تفاوت و اختلافنظر قابل توجهی در مواضع رسمی دیده نمیشد. کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا که پیش از نخستوزیری و انتخاب شدن برای رهبری حزب کارگر به عنوان یک وکیل حقوق بشری شناخته میشد، پس از حمله نظامی ایالات متحده به تأسیسات هستهای ایران گفت: «هیچگاه نباید به ایران اجازه داده شود به سلاح هستهای دست پیدا کند. اقدام ایالات متحده برای از بین بردن این تهدید بود.»
این اظهارنظر در شرایطی مطرح میشد که رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی هفته گذشته در گفتوگویی با شبکه خبری سیانان اعلام کرد که «آژانس تاکنون به مدرکی مبنی بر وجود تلاش سازمانیافته از سوی ایران برای ساخت سلاح هستهای دست نیافته است.»
فردریش مرتس، صدراعظم آلمان در حاشیه نشست رهبران گروه 7، حمله اسرائیل به ایران را «کار کثیفی» توصیف کرد که اسرائیل برای منافع همه کشورهای غربی انجام میدهد. اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا از «حق اسرائیل برای دفاع از خود» گفت و امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه نیز ترجیح داد در اولین موضعگیری خود درباره حمله نظامی به ایران اعلام کند که پاریس پیشتر «بارها برنامه هستهای ایران را محکوم کرده» است.
نشانه ضعف اروپا
در میانه جنگ، ابتکار اروپایی برای آغاز مذاکرات و پایان سریع درگیریها هم با واکنش منفی ایالات متحده مواجه شد. پیش از ورود آمریکا به جنگ و حمله به تأسیسات هستهای ایران توسط این کشور، سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران به استانبول رفت تا با وزرای امور خارجه سه کشور عضو برجام دیدار کرده و طرح آنها برای پایان جنگ را دریافت کند. دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده در واکنش به این گفتوگوها اظهار کرد: «ایران نمیخواهد با اروپا گفتوگو کند، آنها میخواهند با ما صحبت کنند. اروپا نمیتواند درباره این موضوع کمکی کند.»
اروپاییها نهتنها پاسخی به این اظهارات ترامپ ندادند، بلکه چنانچه اشاره شد، در ادامه هم از مواضع آمریکا و اسرائیل در قبال ایران حمایت کردند. استیون اورتز، مدیر موسسه مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا این رفتار اروپا را «منطقی اما افشاگر یک حقیقت مهم» توصیف میکند. او میگوید: «در سیاست خارجی یک اصل مهم وجود دارد که میگوید آنچه را که نمیتوان تغییر داد باید پذیرفت. از این منظر رویکرد اروپا منطقی بود اما همزمان ضعف ما را نشان میداد.»
این ضعف اروپا در موارد دیگری نیز قابل مشاهده است. در موضوع جنگ اوکراین که یک موضوع کلیدی برای امنیت اروپا به شمار میرود ایالات متحده اجازه مشارکت به اروپا در فرایند مذاکرات را نداد و بسیاری از خطوط قرمز اروپا در رابطه با شرایط پایان جنگ روسیه و اوکراین را نادیده گرفت. هرچند تحرکات دیپلماتیک آمریکا برای پایان دادن به جنگ در اوکراین به نتیجه نرسیده اما این ناکامی در حالی رقم خورده است که بر اساس گزارش واشنگتنپست، آمریکا امتیازات مهمی نظیر «عدم پیوستن اوکراین به ناتو»، «شناسایی رسمی الحاق شبهجزیره کریمه به روسیه» و «شناسایی دوفاکتوی الحاق مناطق اشغالشده توسط روسیه به این کشور» را به روسیه داده بود.
در موضوع غزه نیز اختلافنظرها میان کشورهای اروپایی درباره سیاستی که اتحادیه اروپا در قبال اسرائیل باید اتخاذ کند از توان اروپا برای اثرگذاری کاست و باعث شد انتقاد کشورهای اروپایی از اسرائیل در خصوص مسئله جنایتهای رژیم اسرائیل در غزه راه به جایی نبرد.
«موضع اروپا قابل پیشبینی بود»
یک دهه قبل، سه قدرت اروپایی یعنی بریتانیا، فرانسه و آلمان با نقشآفرینی مهم اتحادیه اروپا و با مشارکت کشورهای آمریکا، روسیه و چین به توافقی مهم و تأثیرگذار با ایران دست پیدا کردند. حتی سال 2018، وقتی دونالد ترامپ به صورت یکجانبه و بهرغم مخالفت اروپاییها از توافق هستهای با ایران خارج شد، کشورهای اروپایی با ارائه طرحهای مشوق نظیر اینستکس کوشیدند تا ایران را به باقی ماندن در توافق تشویق کنند. هرچند اروپا توان ایستادگی در برابر تحریمهای آمریکا را نداشت و تبعیت شرکتهای اروپایی از تحریمها باعث شده بود سطح تجارت ایران با اروپا بهطور قابل توجهی کاهش یابد اما همچنان همکاریها میان دو طرف ادامه داشت و در مقاطع خاص مثل نشست شورای امنیت برای استفاده آمریکا از مکانیسم ماشه بهرغم خروج از برجام، اروپاییها به نفع ایران رای دادند. با این وجود، تحولات به نحوی رقم خورد که امروز اروپا از حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران حمایت کند.
رکسانا نیکنامی، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران معتقد است که این موضعگیریها از سوی کشورهای اروپایی «کاملاً قابل پیشبینی» بود. او در این باره به «هممیهن» گفت: «تغییر موضع اروپاییها از دیپلماسی به مواضع سختتر در قبال ایران بعد از سال 2022 اتفاق افتاد؛ زمانی که مواضع ایران در حمایت از روسیه آشکار شد و دقیقاً پس از آن ما شاهد آن بودیم که تمام کشورهای اروپایی، بهویژه تروئیکای اروپایی تغییر موضعی مشخص و بسیار خصمانه در قبال ایران داشتند. بعد از شروع جنگ اوکراین، زمانی که مواضع و سندهای رسمی امنیتی کشورهای اروپایی را نگاه میکنیم، آنها نگاهی خصمانه به ایران دارند و ایران را به عنوان بازیگر برهمزننده نظم و حامی دولت مهاجم یعنی روسیه در نظر گرفتند. این مسئله باعث شد اگر نگوییم تهران بعد از مسکو بهعنوان دومین تهدید بزرگ علیه امنیت اروپا شناخته شد، از نظر اروپاییها دستکم در میان 5 کشور نخست در این زمینه قرار گرفت.»
نیکنامی باور دارد تا زمانی که به گفته مسئولان ایران «روابط ویژه با روسیه» ادامه دارد – فارغ از اینکه در عمل این روابط ویژه وجود دارد یا ندارد – کشورهای اروپایی از دریچه روسیه به ایران نگاه میکنند.
پیشتر برخی دیپلماتهای اروپایی نیز از اثرگذاری بسیار منفی سیاستهای ایران در قبال جنگ اوکراین بر روابط تهران با پایتختهای اروپایی سخن گفته بودند. ولف دیتریش هایم، سفیر اتریش در ایران، 6 خرداد، در شرایطی که امیدها به نتیجهبخش بودن گفتوگوهای هستهای ایران و ایالات متحده هنوز زنده بود، در این باره گفت: «برداشت من براساس تجربه شخصی در تعاملات این است که خیلی از افراد در ایران، نقش این مسئله را دستکم میگیرند که همکاری نظامی ایران و روسیه و ارائه تسلیحات به روسیه از سوی ایران، چقدر میتواند بر روابط ایران و اروپا تأثیر منفی بگذارد.»
ضرورت بازگشت به دیپلماسی
اکونومیست در تحلیلی نوشته است که اروپاییها که از نقشآفرینی آمریکا به عنوان «پلیس جهانی» و بازیگر حافظ نظم موجود ناامید شدهاند، ناچار به پذیرش نقش آمریکای ترامپ به عنوان «رنجر تنها» (the Lone Ranger) شده است: «شخصیت «رنجر تنها» (The Lone Ranger) چندان اهل تعهد نبود. او پس از اجرای عدالت به شیوه خودسرانه، به سوی غروب میتاخت و صحنه را ترک میکرد. رهبران غربی با محدودیتهای چنین رویکردی آشنا هستند. افسوس که آنها ناچارند با رئیسجمهور فعلی آمریکا کنار بیایند.»
کارشناسان و برخی از دیپلماتهای سابق اروپایی تأکید دارند که اروپا باید مسیر فعلی را تغییر دهد و به دیپلماسی بازگردد. ژوآئو واله د آلمیدا، سفیر پیشین اتحادیه اروپا در آمریکا و سازمان ملل متحد در این باره به نشریه اکونومیست گفته است: «اروپا باید دوباره به نقش یک بازیگر دیپلماتیک موثر بازگردد.» او همچنین سیاست سختگیرانه آمریکا در قبال ایران در سالهای اخیر و خروج از برجام را سیاستی توصیف کرد که باعث شد «هفت سال زمان از بین برود.»
کاترین اشتون، مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا (2014 – 2009) هم نگاه مشابهی دارد. به باور او، ترامپ تلاش دارد که به صورت یکجانبه موضوع پرونده ایران را حل و فصل کند؛ حتی در مذاکره هم مانع از ورود بازیگران دیگر میشود و انتخاب نهاییاش گفتوگوهای دوجانبه است. اشتون معتقد است «آمریکا به تنهایی میتواند بر ایران اعمالِ فشار کند، اما با توجه به بیاعتمادی ایران به ترامپ، تنها یک ائتلاف بینالمللی است که میتواند پاداشی را که ایران به دنبال آن است (یعنی گشایش اقتصادی و آغاز ارتباط اقتصادی پایدار با جهان) به شکلی معتبر ارائه دهد.»
رکسانا نیکنامی تأکید دارد همچنان راه برای دیپلماسی و مذاکره باز است: «وجود ناآرامی در ایران چندان به نفع اروپاییها نیست. هرچند ما رابطهای به لحاظ انرژی با اروپا نداریم و در این زمینه دنیا چندان به ما احتیاج ندارد اما ناایمن بودن ایران میتواند آثار جانبی زیادی داشته باشد و واکنشهایی را از سوی ایران سبب شود. برای مثال، حمله به بندر حیفا طرح آیمِک (IMEC) را به خطر انداخت. یا فقط ترس ناشی از بسته شدن تنگه هرمز توسط ایران قیمت نفت را افزایش داد. اروپا از این نظر آسیبپذیر است و این باعث میشود اروپاییها راهحل دیپلماتیک را کنار نگذارند.»
به گفته این استاد دانشگاه، نگرانی دیگر اروپاییها این است که ادامهدار شدن این وضعیت میتواند موجی از مهاجرت ایرانیها را به اروپا راه بیندازد: «این وضعیت میتواند سناریویی شبیه به آنچه در زمان مهاجرت سوریها به اروپا اتفاق افتاد تکرار شود و اروپاییها در حال حاضر شرایط تحمل این بار را ندارند. اخیراً گزارشی از سوی کمیساریای عالی پناهندگان منتشر شد که نشان میداد وضعیت افغانستان به سمت بحران پیش میرود چراکه ایران در حال اخراج مهاجران غیرقانونی افغانستانی است. این موضوع اثر مشخصی روی اروپا خواهد داشت چراکه بسته بودن مسیر ایران، افغانستانیها را به سوی مهاجرت به اروپا یا ترکیه سوق خواهد داد.» نیکنامی میگوید حتی راهحل جنگ هم دیپلماسی است و راهی به جز دیپلماسی وجود ندارد.
یکی از مهمترین چالشها در روابط ایران و اروپا در ماههای پیش رو موضوع استفاده از مکانیسم ماشه خواهد بود. اکتبر 2025 موعد انقضای قطعنامه 2231 و لغو کامل قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران است. در ماههای اخیر، کشورهای اروپایی تهدید کرده بودند که اگر ایران به اجرای تعهدات برجامی خود بازنگردد، از مکانیسم ماشه یا اسنپبک علیه ایران استفاده خواهند کرد. در صورت استفاده اعضای اروپایی برجام از این مکانیسم، پس از طی فرایند عنوانشده در توافق هستهای 2015، تمام مفاد قطعنامههای 1696 (2006) 1737 (2006) 1747 (2007)، 1803 (2008) 1835 (2008) و 1929 (2010) مجدداً اجرایی میشوند.
رکسانا نیکنامی معتقد است با توجه به حمله ایالات متحده به تأسیسات هستهای ایران و ادعای رئیسجمهور آمریکا مبنی بر «نابودی برنامه هستهای ایران و دفن شدن اورانیومهای غنیشده زیر خاک» دیگر استفاده از اسنپبک منطق و معنایی ندارد: «برجام از نگاه اروپاییها یک توافق خلع سلاح بود و وقتی بر اساس ادعای آمریکا برنامه هستهای ایران از بین رفته، دیگر به چه استنادی میخواهند از اسنپبک استفاده کنند؟»
تجربه ایران
در طول جنگ تحمیلی 12روزه، کشورهای چین و روسیه از نظر سیاسی از ایران حمایت و حملات غیرقانونی اسرائیل را محکوم کردند. سفیر و نماینده دائم چین در سازمان ملل متحد گفت که این کشور «اقداماتی را که امنیت و تمامیت ارضی ایران را نقض کند، محکوم میکند» و نماینده روسیه در این سازمان هم با اعلام اینکه «جامعه بینالمللی نمیتواند – و نباید – در برابر چنین تحریک آشکاری بیتفاوت بماند» هشدار داد: «تحمل چنین اقداماتی راهی قطعی بهسوی یک جنگ گسترده و تهدیدی جدی برای امنیت جهانی است.» او از شورای امنیت خواست که ارزیابی دقیقی از حملات اسرائیل ارائه دهد و «خواستار توقف فوری هرگونه فشار با استفاده از زور» شود.
هرچند در این اظهارنظرها به طور کامل حملات اسرائیل به ایران محکوم شده بود، اما برخلاف اسرائیل که از حمایت همهجانبه غرب و بهویژه آمریکا برخوردار بود، حمایتها از ایران صرفاً به اظهارنظرها و موضعگیریهای سیاسی محدود میشد.
رکسانا نیکنامی در این باره میگوید: «12 روز جنگ نشان داد که حمایتهای روسیه و چین از ایران صرفاً در سطح شفاهی است و ثابت شد که ایران تنهاست. یکی از دلایل این تنهایی این است که در روابط بینالملل شما نمیتوانید تمام تخممرغهای خود را در یک سبد بچینید. بلکه باید با تمام دنیا دیالوگ داشته باشید، وابستگی اقتصادی ایجاد کنید و هزینه درگیر شدن با خود را بالا ببرید. راهحل این موضوع، با آغوش باز به سمت جنگ رفتن نیست، باید واقعیت را پذیرفت و دیپلماسی چندجانبه را در دستور کار قرار داد. یعنی همان اندازه که اروپاییها را درگیر میکنیم، باید با خود آمریکا مذاکره ادامه پیدا کند.»
برخی اظهارنظرها از مقامهای روسی نیز ضرورت تغییر مسیر از سوی ایران را بیش از پیش نمایان میسازد. در میانه جنگ، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در پاسخ به سوال خبرنگاران پیرامون مسئله کمک به ایران در زمینه پدافند هوایی اظهار کرد: «ما یکبار به دوستان ایرانی خود پیشنهاد دادیم که در حوزه سامانههای پدافند هوایی همکاری کنیم اما شرکای ما در آن زمان علاقه زیادی نشان ندادند.»
این در حالی است که ایران برای خرید و دریافت سامانههای موشکی اس 300 از روسیه به مدت بیش از 9 سال در انتظار بود و روسیه تا زمان امضای توافق برجام حاضر نشد با فروش این سامانهها به ایران موافقت کند. همچنین در شرایطی که طی سالهای گذشته ایران نیاز وافری به جنگندههای مدرن و بهروز داشت و با تهدید روزافزون برای حمله به خاک خود مواجه بود، روسیه حاضر به تحویل جنگنده به ایران نشد. مسکو در سالهای اخیر بهرغم موافقت با فروش سامانه پیشرفته اس 400 به ترکیه، هنوز این سامانه را به ایران نفروخته است. چنین رویکرد محافظهکارانهای در چین نیز دیده میشود که تاکنون از فروش جنگندههای پیشرفته به ایران خودداری کرده بود. این موضوعی است که ابراهیم متقی، استاد روابط بینالملل در دانشگاه تهران نیز در گفتوگویی با صداوسیما به آن اشاره کرد.
بازار ![]()