شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴
خواندنی ها

قمار ترامپ در کارائیب

قمار ترامپ در کارائیب
ایرانیان جهان - دنیای اقتصاد /متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست ایالات متحده با استقرار ناوگان جنگی در کارائیب به دنبال تغییر ...
  بزرگنمايي:

ایرانیان جهان - دنیای اقتصاد /متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ایالات متحده با استقرار ناوگان جنگی در کارائیب به دنبال تغییر رژیم ونزوئلاست؟
بازار
ماجراجویی دولت ترامپ در دریای کارائیب در حال شدت گرفتن است؛ اما اهداف نهایی آن مبهم است. آنچه در ابتدا به‌عنوان کارزاری برای مقابله با قاچاق مواد مخدر به سواحل آمریکا معرفی شد، اکنون بیشتر شبیه تلاشی برای برکناری نیکلاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا، از قدرت به نظر می‌رسد. گزارش‌ها حاکی از آن است که کاراکاس این تهدید را جدی گرفته و حتی پیشنهادهایی برای راضی کردن واشنگتن، از جمله واگذاری سهام عمده در ثروت نفتی و معدنی کشور، مطرح کرده است. با این حال، خصومت کاخ سفید با مادورو و تکرار حملات موشکی به قاچاقچیان ادعایی، به دو پرسش اساسی پاسخ نمی‌دهد: «برکناری مادورو چقدر دشوار است؟» و «ترامپ تا چه حد حاضر است پیش برود؟»
بر اساس تحلیل گروه بین‌المللی بحران، اگرچه چشم‌انداز یک اقدام نظامی قاطع علیه مادورو که ترامپ او را رهبر یک «کارتل نارکو-تروریستی» می‌خواند، ممکن است برای رئیس‌جمهور آمریکا جذاب باشد، اما او همواره از ورود به ماجراجویی‌های پرهزینه خارجی پرهیز کرده است. بازسازی دولت ونزوئلا از طریق اقدام نظامی یا پنهانی، پروژه‌ای پیچیده و پرمخاطره خواهد بود و واشنگتن باید از هزینه‌ها و عواقب آن آگاه باشد.
علاقه واشنگتن به برکناری مادورو که پس از مرگ هوگو چاوز به قدرت رسید، جدید نیست. دولت ترامپ پیش از این نیز کارزار «فشار حداکثری» را علیه او به راه انداخته بود. اکنون، با حمایت رهبران مخالفان ونزوئلا مانند ماریا کورینا ماچادو، برنده جایزه نوبل، این فشارها تشدید شده است. در راستای همین فشار، ایالات متحده 8 درصد از کل ناوگان جهانی خود را در کارائیب مستقر کرده است. این استقرار شامل ناوشکن‌های موشک‌انداز، جنگنده‌های پیشرفته، پهپادها، یک گروه تهاجمی آبی-خاکی با 4500پرسنل و حتی یک زیردریایی هسته‌ای است. همچنین گزارش شده که سیا مجوز انجام عملیات پنهانی و مرگبار در ونزوئلا را دریافت کرده؛ موضوعی که ترامپ آن را تایید کرده است.
با تشدید حضور نظامی، ادعای اولیه مبنی بر تمرکز صرف بر مبارزه با مواد مخدر، رنگ باخته است. حملات موشکی مرگبار به شناورهای مظنون به قاچاق، یک سنت‌شکنی در رویه‌های اجرایی آمریکا محسوب می‌شود. دولت ترامپ تاکنون به دست‌کم 9شناور حمله کرده و مدعی کشتن 37«نارکوتروریست» شده است. با این حال، شواهد نشان می‌دهد که این عملیات اهداف دیگری را دنبال می‌کند. تقریبا تمام فنتانیل ورودی به آمریکا از مرز مکزیک می‌آید و ونزوئلا مسیر اصلی قاچاق کوکائین به آمریکا نیست. انتخاب حوزه کارائیب و اهداف سطح پایین، این گمانه را تقویت می‌کند که هدف اصلی، ارعاب دولت مادورو و ایجاد شکاف در میان حامیان او (موسوم به چاویسمو) برای کلید زدن یک کودتا یا فرار مادورو است.
با این حال، این استراتژی ممکن است انسجام رژیم مادورو را دست‌کم گرفته باشد. پیوندهای میان مقامات دولتی و نظامی که از طریق سود حاصل از اقتصادهای غیرقانونی مستحکم شده، بسیار قوی است. ساختار ارتش به‌گونه‌ای طراحی شده که «ضد کودتا» باشد و هر افسری که تهدیدی برای وضع موجود تلقی شود، حذف شده است. افسران می‌دانند که مجازات یک کودتای نافرجام، زندان، شکنجه و مصادره اموال خواهد بود. در پاسخ، کاراکاس ضمن تلاش برای باز کردن کانال‌های ارتباطی با واشنگتن، خود را برای بدترین سناریو آماده می‌کند؛ از جمله بسیج شبه‌نظامیان مردمی که می‌توانند به عنوان «سپر انسانی» عمل کنند.
حامیان تغییر رژیم در دولت ترامپ، او را به سمت یک مداخله نظامی محدودتر تحت پوشش مبارزه با تروریسم سوق می‌دهند. این اقدامات می‌تواند شامل حمله به اهدافی مرتبط با «کارتل خورشیدها» یا حتی یک حمله مستقیم برای حذف خود مادورو باشد. اگر این حملات از راه دور به سرنگونی دولت منجر نشود، دولت ترامپ با انتخابی دشوار روبه‌رو خواهد شد. یک تهاجم تمام‌عیار زمینی با دکترین «اول آمریکا»ی ترامپ در تضاد است، اما رها کردن کارزار بدون دستاوردی چشم‌گیر نیز برای او قابل قبول نخواهد بود.حتی اگر مادورو کناره‌گیری کند، سوالات بزرگی باقی می‌ماند. آیا اپوزیسیون می‌تواند درحالی‌که دستگاه چاویسمو در تمام ساختارهای قدرت ریشه دوانده، قدرت را به دست بگیرد؟ آیا ارتش یک دولت جدید را به رسمیت خواهد شناخت؟
خطر خشونت و جنگ داخلی بسیار جدی است. گروه‌های مسلح متعددی در ونزوئلا فعال هستند، از جمله گروه چریکی کلمبیایی ELN با هزاران جنگجوی سرسخت که متعهد به دفاع از مادورو شده است. هر دولت جدیدی با بحران‌های اقتصادی، انسانی و زیرساختی فلج‌کننده‌ای روبه‌رو خواهد بود که مدیریت آن در میانه یک درگیری داخلی تقریبا غیرممکن است.این بحران پیامدهای منطقه‌ای جدی نیز در پی خواهد داشت. روابط کلمبیا با آمریکا به‌دلیل این سیاست‌ها به شدت تیره شده و رئیس‌جمهور پترو ضمن اعلام همبستگی با ونزوئلا، هرگونه مداخله را محکوم کرده است. یک هرج‌ومرج در ونزوئلا می‌تواند موج جدیدی از‌میلیون‌ها پناهجو را به سوی مرزهای کلمبیا روانه کند.
رویکرد یک‌جانبه‌گرایانه ترامپ، پیامی دلسردکننده به کل آمریکای لاتین فرستاده و نشان می‌دهد که واشنگتن برای رسیدن به اهداف خود، به همکاری‌های منطقه‌ای اهمیتی نمی‌دهد.بی‌تردید اکثر مردم ونزوئلا خواهان تغییر هستند، اما تغییر رژیم با زور اسلحه و بر پایه فرضیات نادرست، بعید است به یک گذار آرام منجر شود و می‌تواند فاجعه به‌بار آورد. این رویکرد حتی ممکن است مانند کارزار فشار قبلی، به تقویت جایگاه مادورو بینجامد. حتی در صورت موفقیت، ثبات پس از مادورو نیازمند یک تعهد بین‌المللی بلندمدت برای تضمین هرگونه توافق و حمایت از ساختارهای دولتی جدید است. در نهایت، یک مسیر دیپلماتیک که تمام منطقه را پشت یک راه‌حل سیاسی متحد کند، گزینه‌ای بسیار امن‌تر و منطقی‌تر از تغییر رژیم با زور اسلحه است که می‌تواند کل منطقه را به بی‌ثباتی بکشاند.


نظرات شما