شنبه ۶ دي ۱۴۰۴
اخبار ایران

آقای جهانگیری! سر میز مذاکره بودیم که جنگ شد

آقای جهانگیری! سر میز مذاکره بودیم که جنگ شد
ایرانیان جهان - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست اظهارات تازه اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت‌ مدعی اعتدال ـ اصلاحات درباره ...
  بزرگنمايي:

ایرانیان جهان - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
اظهارات تازه اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت‌ مدعی اعتدال ـ اصلاحات درباره «ضرورت دائمی مذاکره»، تکرار همان نسخه‌ای است که سال‌ها اقتصاد کشور را معطل وعده‌های غرب کرد و به برجامی بی‌فرجام انجامید. نسخه‌ای که امروز نیز با نادیده گرفتن کارنامه پرهزینه گذشته، تلاش دارد بن‌بست‌ها را به «ترک مذاکره» نسبت دهد و افکار عمومی را از واقعیت‌های میدان منحرف کند.
بازار
وی بار دیگر در گفت‌وگویی رسانه‌ای با تکرار کلیدواژه آشنای «مذاکره»، تلاش کرده است مسئولیت شرایط امروز کشور را به «ترک میز مذاکره» گره بزند؛ روایتی که بیش از آنکه تحلیلی واقع‌بینانه باشد، آدرس غلط دادن به افکار عمومی است. 
جهانگیری در گفت‌و‌گو با رسانه تصویری اکو ایران یکی از مهم‌ترین عوامل تشدید وضعیت کنونی را کنار گذاشتن مذاکره دانست و تصریح کرد: مذاکره هیچ‌گاه نباید از دستور کار دولت خارج می‌شد. مذاکره نه برای دوستی و رفاقت، بلکه برای حل بحران‌ها، پیشگیری از جنگ و دور کردن سایه درگیری از کشور است. ما می‌دانیم طرف مقابل دشمن است، به او اعتماد نداریم و سابقه حمله و تحریم علیه ایران را دارد، اما همزمان می‌دانیم راهی جز مذاکره برای حل بحران‌های بزرگ وجود ندارد.
جهانگیری افزود: ترک یا تعلیق مذاکره، این پیام را به طرف مقابل منتقل می‌کند که ایران یا دچار ضعف شده یا برنامه روشنی برای مدیریت بحران ندارد و همین تصور می‌تواند زمینه‌ساز فشارهای بیشتر و حتی درگیری شود!
معاون اول دولت روحانی با اشاره به تحولات اخیر منطقه‌ای و جنگ ۱۲روزه گفت: دشمن طی حدود ۲۰ سال، یعنی بیش از ۷۳۰۰ روز، برای تضعیف یا نابودی ایران برنامه‌ریزی کرده بود، اما در یک بازه ۱۲روزه به نتیجه نرسید و تحقیر شد. آنچه مانع تحقق اهداف دشمن شد، انسجام ملی مردم ایران بود. مذاکره هم یکی از تاکتیک‌هایی است که دشمن در همان برنامه بلندمدت روی آن حساب کرده بود، اما این به معنای کنار گذاشتن مذاکره از سوی ما نیست؛ بلکه باید آن را فعال، هوشمندانه و از موضع قدرت دنبال کرد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ساختار حکمرانی کشور تصریح کرد: طبق قانون اساسی، مسئول اداره کشور دولت است. سایر قوا باید پشتیبان دولت باشند. مجلس نباید در امور اجرائی و تصمیمات دولت دخالت کند و این دخالت‌ها انسجام دولت را تضعیف می‌کند. دولت باید از کیان خود دفاع کند و پاسخگو باشد.
مذاکره با کدام منطق، تجربه و تضمین؟
اظهارات اخیر معاون اول دولت‌های یازدهم و دوازدهم درباره «ضرورت دائمی مذاکره» بیش از آنکه راه‌حلی برای امروز کشور باشد، یادآور همان نسخه‌ای است که هشت سال تمام، اقتصاد ایران را معطل لبخند دشمن و وعده‌های روی کاغذ کرد. معاون اول دولت‌های یازدهم و دوازدهم خود در مرکز تصمیم‌سازی دولتی قرار داشت که همه‌چیز را به برجام و مذاکره با آمریکا گره زد و اکنون تلاش می‌کند بار دیگر این گزاره را القا کند که ریشه بحران‌ها، «ترک میز مذاکره» است؛ حال آنکه تجربه عینی کشور چیز دیگری می‌گوید.
دولت متبوع جهانگیری با شرطی‌سازی اقتصاد به مذاکره با آمریکا، عملاً فرمان معیشت مردم را به اراده کاخ سفید سپرد. حاصل این رویکرد، برجامی بود که قرار بود «هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ زندگی مردم»، اما نه‌تنها تحریم‌ها لغو نشد، بلکه با یک امضای ترامپ دود شد و به هوا رفت. نتیجه چه بود؟ 8 برابر کردن نقدینگی (انفجار نقدینگی)، 14 برابر کردن بدهی‌های دولت به بانک مرکزی، تورم 60 درصد، بدهی 1500 هزار میلیاردی، کسری 480 هزار میلیاردی، تحریم دوبرابری، شکستن رکورد تورم در تاریخ چند ده‌ساله کشور، افزایش ضریب جینی (شکاف طبقاتی) از رقم کاهشی شده ۳۶۵ در سال ۹۲ به رقم ۴۰۹ در سال ۹۷، نابودی ۱۸ میلیارد دلار و ۶۰ تن طلا از ذخایر استراتژیک، شش پله پسرفت در رتبه‌بندی اقتصادی ایران در جهان، رکود تورمی بی‌سابقه، وابسته‌تر کردن اقتصاد به درآمد نفتی، کاهش شرکای تجاری ایران و... نکته قابل‌تأمل آن است که همین مسیر در دولت موسوم به «وفاق» نیز تکرار شد؛ بیش از پنج دور مذاکره با آمریکا برگزار شد، اما پیش از دور ششم، واشنگتن در تقسیم کاری آشکار با رژیم صهیونیستی، نه پیشنهاد رفع تحریم آورد و نه تضمین، بلکه میز مذاکره را بمباران کرد. اروپا هم با فعال‌سازی ماشه، تیر خلاص را به پیکر نیمه‌جان برجام زد. حال باید از آقای جهانگیری پرسید: با کدام منطق، با کدام تضمین و بر پایه کدام تجربه موفق، دوباره همان مسیر شکست‌خورده را پیشنهاد دادید؟ فراموش نکنید که ما دقیقا سر میز مذاکره بودیم که جنگ شد!


نظرات شما