ایرانیان جهان - روزنامه سازندگی / «علیه حقوق بشر» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم عمادالدین باقی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
از زمانی که بمباران زندان اوین توسط صهیونیستها انجام شد، خبرها و تحلیلهای فراوان و مفیدی منتشر شده اما به نکته مهمی که مربوط به فهم دلیل این حمله است، کمتر توجه شده است. گرچه از لحاظ حقوقی این اقدام، مصداق بارز جنایت علیه بشریت و زیر پا گذاشتن قواعد حقوق بشردوستانه است اما آگاهی از دلیل اصلی این حمله، عمق جنایت را بیشتر آشکار میکند؛ همان چیزی که برخی از رسانههای برونمرزی با پرداختن به مساله زندانیان و جابهجایی آنها کوشیدند، تبدیل به موضوعی حاشیهای کنند؛ خطای بزرگ مسئولان قضایی و امنیتی در مورد آزاد نکردن زندانیانی که راههای حقوقی متعددی برای آزادیشان وجود داشت به این حاشیهسازی کمک کرد. درباره دلیل حمله خود متجاوزان ادعا میکنند، اقدامی نمادین کردهاند که خودش عذر بدتر از گناه است. افزون بر آن، عدهای نیز بهنقل از برخی منابع امنیتی گفتهاند، هدف از این حمله از بین بردن شبکهای از ماموران مخفی اسرائیل بوده است که در روزهای گذشته، بازداشت شده بودند زیرا این افراد در هفتههای آینده میتوانستند، سرپلهای عملیاتی موساد در داخل ایران را فاش کنند. اما اگر کل پروژه طراحی شده را بهخوبی بشناسیم، آن وقت هدف از این جنایت هم بهخوبی روشن میشود و نشان میدهد که برنامهای صدها برابر ضدانسانیتر از فاجعه سینما رکس آبادان طراحی شده بود زیرا در اتاق فکر دولتها و لیدرهای آلترناتیو طراحی شده بوده است. سازماندهی شبکهای از عوامل اسرائیل، انتقال چندهزار پهپاد و ریزپرنده به داخل کشور و پخش آنها در شهرهای مختلف در بازههای مختلف چندماهه یا چندساله، تدارک خانههای تیمی، بسترسازی بهوسیله اسرائیل اینترنشنال و پیامهایی که پیش از اجرای عملیات برای عدهای از مسئولان نظامی و سیاسی فرستاده شدند، نشان میدهند، کودتایی بسیار سنگین در داخل همزمان با یک عملیات ضربتی گسترده هوایی از خارج با پشتیبانی چندین کشور و با ضریب خطای صفر طراحی شده بود که حداکثر ظرف 48 ساعت، نتیجه بدهد.
نقطه کلیدی طرح، این بود که مردم ناراضی و عصبانی بهخاطر آنچه در سالها رخ داده با سرکوب سنگین نهادهای نظامی امنیتی و پایین آمدن ریسک به خیابان میریزند، برای متجاوزان فرش قرمز پهن میکنند و کار تمام میشود. دقیقا به همین دلیل بود که وقتی بیانیهای با بیش از 500 امضا در نیمه فروردین امسال در واکنش به تهدیدات آمریکا و اسرائیل منتشر شد که در آن اعلام کردیم بهعنوان جمعی از ناراضیان و منتقدان، اگر کشور در معرض تهدید و تجاوز قرار گیرد، اختلافاتمان با حکومت را کنار میگذاریم، یکصدا از ایران دفاع میکنیم و این دفاع را دفاع از صلح برای منطقه و جهان میدانیم با واکنش شدید ابزارهای سیاسی و رسانهای بزرگترین و سریترین طرح کودتا در تاریخ مواجه شد و معدودی از آنها بدون آگاهی از این قضیه و فقط بهخاطر مخالفخوانی به مقابله با آن بیانیه پرداختند.
بلافاصله در اولین روز عملیات تجاوزکارانه ناوگان آمریکا و ناتو، نتانیاهو پشت تلویزیون ظاهر شد و خطاب به مردم ایران اعلام کرد حالا نوبت شماست و وقت آن است که حکومت را به زیر بکشید. او در واقع در حال بیان بخشی از پروژه بود. خبررسانیها و گفتوگوهای رسانههای وابسته به آنها هم دقیقا متمرکز بر ریختن مردم به خیابان بود؛ به اندازهای که آن پیر کودک هم در مصاحبه تصویری با ابزارهای رسانهایشان ادعا کرد که مسئولان مملکت چمدانهایشان را بستهاند و در حال فرار هستند. مردم را تشویق به اقدام به ریختن خیابان میکردند و آنقدر مطمئن بودند که برنامه 100 روز اول حکومت خود را بیان میکردند؛ وقتی هیچکدام از این اتفاقات نیفتاد و درست برعکس، یک وحدت ملی شکل گرفت، ناچار باید آخرین تیر ترکش رها میشد و آن هم تحریک حساسترین نقطه برای برانگیختن عواطف و ایجاد شورش بود. نکتهای که در همان ساعت نخست انتشار خبر بلافاصله در تماس با دو تن از مسئولین قضایی و دادگستری گفتم، این بود که احتمالا هدف، این بوده است که با توجه به واقع شدن اوین بهعنوان یکی از معروفترین زندانهای کشور در تهران که چندهزار زندانی را در خود جای داده است با این حمله، بسیاری از خانوادهها مضطرب شوند و برای کسب اطلاع از حال عزیزانشان به سمت زندان هجوم آورند؛ در فضای ملتهبی که متصدیان زندان دچار شوک عصبی شدند و خانوادهها هم در اوج اضطراب هستند، بشکه باروتی به وجود آید که با یک جرقه منفجر شود؛ افکار عمومی نیز نسبت به زندانیان بیدفاع و خانوادههای آنها همدلی کنند و شورشی رخ دهد.
هرچند اگر به درخواستها و توصیههای مکرر پیش از آغاز تجاوز، عمل میشد، این خطر کمتر میشد یا پس از ارتکاب این جنایت جنگی، با کمال خونسردی، تعدادی از زندانیانی که واجد شرایط بودند و منع قانونی برای آزادیشان وجود نداشت همچنین زندانیان سیاسیای که معتقد به مسالمت و عدم خشونت و مدافع ایران هستند، تجاوز صهیونیستها را هم رسمی محکوم کردند، شاکی خصوصی ندارند و شاکی آنها حکومت است با آزادی مشروط یا آزادی با پابند یا مرخصی، بیرون میآمدند از التهابهای بعدی کاسته میشد و خطر تعرض مجدد را هم کاهش میداد.
بازار ![]()
متاسفانه با عدم توجه به همین نکته، کمک کردند که حاشیهسازیهایی شود و اصل ارتکاب آن جنایت جنگی و اهداف این حمله، مغفول بماند.