پنجشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۴
آسیا و اقیانوسیه

دکترین هسته‌ای پکن تغییر می‌کند؟

دکترین هسته‌ای پکن تغییر می‌کند؟
ایرانیان جهان - اکو ایران /متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست چین برای دهه‌ها مسیری متفاوت از دو ابرقدرت هسته‌ای جهان - ایالات متحده ...
  بزرگنمايي:

ایرانیان جهان - اکو ایران /متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
چین برای دهه‌ها مسیری متفاوت از دو ابرقدرت هسته‌ای جهان - ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی - در پیش گرفته بود و موضعی ملایم‌تر در قبال سلاح‌های هسته‌ای داشت. اما این سیاست در حال تغییر است.
در جریان سفر شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین به مسکو در ماه مه، او در بیانیه‌ای مشترک با رئیس‌جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، بر مسئولیت ویژه کشورهای دارای سلاح هسته‌ای تأکید کرد. این بیانیه خواستار «رد ذهنیت جنگ سرد» و «پرهیز از اقداماتی که ریسک‌های استراتژیک ایجاد می‌کنند» شده بود.
به نوشته فارن پالیسی، چین برای دهه‌ها مسیری متفاوت از دو ابرقدرت هسته‌ای جهان - ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی - در پیش گرفته بود و موضعی ملایم‌تر در قبال سلاح‌های هسته‌ای داشت. این کشور در زمان صلح، زرادخانه هسته‌ای خود را در وضعیت هشدار پایین نگه داشت و همچنان تنها کشوری است که تعهد داده است تحت هیچ شرایطی نخستین استفاده‌کننده از سلاح هسته‌ای نخواهد بود.
شلیک در واکنش به حمله
با این حال، برخی تحرکات اخیر چین نشان می‌دهند که ممکن است این کشور در حال آماده‌سازی برای اتخاذ یکی از دکترین‌های هسته‌ای دوران جنگ سرد باشد: سیاست شلیک در واکنش به حمله (Launch Under Attack – LUA)، که هم‌زمان با گسترش چشمگیر ظرفیت‌های هسته‌ای چین مورد توجه قرار گرفته است.
LUA سیاستی است که به رهبری سیاسی کشور اجازه می‌دهد در صورت دریافت داده‌های هشدار اولیه مبنی بر حمله هسته‌ای قریب‌الوقوع، دستور حمله هسته‌ای متقابل سریع را صادر کند. به عبارت دیگر، اگر سامانه‌های هشداردهنده کشور، شلیک موشک‌های هسته‌ای دشمن را شناسایی کنند، رهبران سیاسی می‌توانند قبل از آن‌که این موشک‌ها به خاک کشور اصابت کنند، فرمان ضدحمله هسته‌ای فوری را صادر کنند.
تا کنون، تنها ایالات متحده و روسیه چنین دکترین پرخطری را اتخاذ کرده‌اند. آمریکا در دوران باراک اوباما گزینه‌هایی را برای کاهش نقش LUA در دکترین هسته‌ای خود بررسی کرد، اما در نهایت تصمیم به حفظ آن گرفت. در سوی مقابل، روسیه دامنه سناریوهایی را که در آن‌ها ممکن است به اقدام هسته‌ای فوری دست بزند گسترش داده است؛ از پاسخ به موشک‌های بالیستیک شناسایی شده تا دریافت داده‌های «قابل اعتماد» درباره ورود انبوه هواپیماها، موشک‌ها یا پهپادهایی که وارد حریم هوایی روسیه می‌شوند - تصمیمی که آستانه واکنش هسته‌ای را به‌طور چشمگیری پایین آورده است.
در حالی که برخی دیپلمات‌های چینی به‌طور علنی از همه کشورهای دارای سلاح هسته‌ای خواسته‌اند تا سیاست «شلیک در واکنش به حمله» (LUA) را رد کنند، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد چین به‌طور بی‌سروصدا در حال ساخت زیرساخت‌های لازم برای اجرای این دکترین است. یکی از اقدامات مهم در این زمینه، توسعه یک سامانه کامل هشدار زودهنگام است؛ شامل ماهواره‌های فروسرخ و رادارهای زمینی بزرگ برای شناسایی حملات احتمالی.
علاوه بر این، بحث‌های نظامی در چین به‌طور فزاینده‌ای از مفهوم LUA حمایت می‌کنند؛ که در آن‌ها از اصطلاح «ضدحمله با هشدار زودهنگام» استفاده می‌شود، طراحی و اجرای چنین دکترینی به‌تفصیل بررسی شده و تلاش شده است تا این سیاست با دکترین رسمی «عدم استفاده نخست از سلاح هسته‌ای» چین سازگار باشد.
گرچه شلیک واکنشی ممکن است از دید برخی مزایای بازدارندگی داشته باشد، اما خطرات جدی جدیدی از جمله آغاز درگیری هسته‌ای ناخواسته را به همراه دارد. رهبران چین می‌توانند مجموعه‌ای از اقدامات یک‌جانبه و همکاری‌های بین‌المللی را برای کاهش ریسک اتخاذ کنند تا از بدترین سناریوها جلوگیری شود.
محیط امنیتی متفاوت
هرچند LUA همیشه سیاستی پرخطر بوده، اما تحولات محیط امنیتی جهانی در دهه‌های اخیر، اجرای آن را برای چین بسیار پرچالش‌تر و خطرناک‌تر از دوران جنگ سرد کرده است.
در حالی که رهبران ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در آن زمان تنها نیاز به ردیابی موشک‌های بالستیک با مسیرهای قابل پیش‌بینی داشتند، چین امروز باید با موشک‌های پیشرفته‌ای مواجه شود که مسیر پروازی مانورپذیر دارند، مسأله‌ای که ارزیابی تهدید و تشخیص اهداف را دشوارتر می‌کند. همچنین، ممکن است تشخیص میان موشک‌های متعارف و هسته‌ای غیرممکن یا بسیار دشوار باشد، که این مسئله تصمیم‌گیری برای واکنش هسته‌ای را بیش‌ازپیش پیچیده و پرخطر می‌سازد.
نزدیکی جغرافیایی چین به سایر اهداف احتمالی آمریکا، لایه‌ای دیگر از ابهام را به سیاست شلیک واکنشی می‌افزاید. روسیه، چین و کره شمالی همگی در نزدیکی مرزهای یکدیگر، تأسیسات هسته‌ای یا موشکی راهبردی دارند. در شرایط بحرانی، سامانه هشدار زودهنگام چین ممکن است نتواند با اطمینان تشخیص دهد که موشک‌های آمریکایی در حال حرکت به‌سوی شمال‌شرق آسیا، دقیقاً چه کشوری را هدف گرفته‌اند: روسیه، کره شمالی یا خودِ چین - به‌ویژه با توجه به احتمال تغییر مسیر موشک‌ها در لحظات پایانی.
رهبران چین در چنین شرایطی با وظیفه‌ای بسیار سنگین روبرو خواهند بود: تشخیص تهدید، ارزیابی نیات دشمن، بررسی گزینه‌ها و پیامدها، و تصمیم‌گیری درباره واکنش، آن هم ظرف چند دقیقه. رسیدن به اطمینان کامل از اینکه هشدار حمله ناشی از اشکال فنی، خطای انسانی یا حمله سایبری دشمن نیست، چالشی به‌همان اندازه دشوار خواهد بود.
به طور سنتی، چین کلاهک‌های هسته‌ای خود را از سامانه‌های پرتاب جدا نگه می‌دارد، که در عمل موجب می‌شود واکنش هسته‌ای تا چند ساعت یا حتی چند روز پس از حمله به تأخیر بیفتد. اما شلیک واکنشی مستلزم آن است که حداقل بخشی از کلاهک‌ها از پیش به سامانه‌های پرتاب متصل باشند، که این کار، خطرات مربوط به ایمنی و امنیت تسلیحات هسته‌ای را افزایش می‌دهد. آمریکا و روسیه دهه‌ها با هشدارهای اشتباه و نزدیک‌شدن به برخوردهای ناخواسته دست‌وپنجه نرم کرده‌اند، رویدادهایی که بعضاً به خطرناک‌ترین لحظات جنگ سرد تبدیل شدند. با اجرای LUA، چین نیز ممکن است خود - و جامعه جهانی - را در معرض همین خطرهای جدی قرار دهد.
افزون بر این، LUA کنترل مطلق رهبری سیاسی چین بر تصمیم‌گیری‌های هسته‌ای را نیز به چالش می‌کشد. به‌دلیل محدود بودن بازه زمانی برای تصمیم‌گیری، احتمالاً ارتش آزادی‌بخش خلق (PLA) مسئولیت بیشتری در برنامه‌ریزی برای واکنش‌های هسته‌ای برعهده خواهد گرفت، که به‌طور بی‌سابقه‌ای تصمیم‌گیری هسته‌ای را به سطح نیروهای نظامی واگذار می‌کند.
مزایای امنیتی
با وجود خطرات آشکار، اجرای سیاست شلیک واکنشی ممکن است برای چین مزایای امنیتی محدودی نیز به همراه داشته باشد. این سیاست می‌تواند بازدارندگی در برابر حمله‌ای ناگهانی و گسترده در زمان صلح یا اوج‌گیری شدید درگیری در جریان جنگ متعارف یا هسته‌ای محدود - به‌ویژه در منطقه تنگه تایوان - را تقویت کند.
اما در نبود شفافیت، ممکن است یک حمله هسته‌ای محدود از سوی آمریکا که در نگاه تصمیم‌گیرندگان آمریکایی «متناسب» ارزیابی می‌شود، ناخواسته از آستانه LUA چین عبور کند و به آغاز یک جنگ هسته‌ای همه جانبه منجر شود.
ممکن است رهبری سیاسی چین هنوز به‌طور کامل پیامدهای اجرای سیاست شلیک در واکنش به حمله را ارزیابی نکرده باشد، اما با توجه به منافع نظامی محدود و خطرات امنیتی جدی، پکن می‌تواند این مسیر را ادامه ندهد.
سامانه‌های هشدار زودهنگام که هنوز در حال توسعه هستند، حتی در صورت عدم استفاده مستقیم برای LUA، همچنان می‌توانند در پشتیبانی از دیگر برنامه‌های نظامی چین، از جمله دفاع موشکی، نقش مهمی ایفا کنند. افزون بر این، با گسترش زرادخانه هسته‌ای چین، نیاز آن به اتخاذ سیاست تهاجمی‌تری همچون شلیک واکنشی کاهش می‌یابد.
در واقع، چین می‌تواند صرفاً با ایجاد ظاهری از آمادگی برای LUA، به‌اندازه کافی ابهام ایجاد کند تا ایالات متحده را از حمله باز دارد، بی‌آنکه واقعاً برنامه‌ای برای واکنش فوری به حمله داشته باشد. همین رویکرد در دوران جنگ سرد نیز مطرح بود، جایی که استراتژیست‌های آمریکایی دریافته بودند که برای بازدارندگی، باور دشمنان به اینکه آمریکا LUA را اجرا می‌کند، از تمایل واقعی واشینگتن به این کار مهم‌تر است.
اگر تصمیم برای اجرای سیاست شلیک در واکنش به حمله در چین از پیش گرفته شده باشد، دست‌کم باید تدابیر محافظتی مؤثری برای کاهش شدیدترین خطرات این سیاست به‌کار گیرد.
برای نمونه، چین می‌تواند اجرای حمله متقابل را تنها پس از تأیید وقوع انفجار هسته‌ای در خاک خود آغاز کند - اما پیش از اصابت بخش عمده‌ای از کلاهک‌های آمریکایی - نه صرفاً بر اساس تشخیص اولیه‌ی شلیک موشک. افزون بر این، می‌توان الزام کرد که هشدار حمله موشکی تنها زمانی معتبر تلقی شود که دست‌کم توسط دو نوع حسگر مستقل تأیید شده باشد، تا احتمال هشدارهای اشتباه به حداقل برسد.
با توسعه‌ی حسگرهای مادون قرمز ماهواره‌ای و رادارهای زمینی، به نظر می‌رسد چین در همین مسیر گام برمی‌دارد. با این حال، اجرای پایدار چنین استانداردهایی در برابر فناوری‌های نوظهور، مستلزم دستورالعمل‌های روشن، محکم و صادرشده در سطح عالی است.
تغییر گسترده‌تر در دکترین هسته‌ای چین
بی‌ثبات‌کننده‌ترین سناریو، زمانی خواهد بود که پیگیری سیاست «شلیک در واکنش به حمله» (LUA) از سوی چین، نشانه‌ای از تغییر گسترده‌تر در دکترین هسته‌ای این کشور باشد؛ تغییری به‌سوی هدف‌گیری تسلیحات هسته‌ای دشمن و تلاش برای کاهش خسارات در یک جنگ هسته‌ای.
در سنت راهبردی چین، هدف‌گیری نیروهای هسته‌ای یا مراکز فرماندهی و کنترل دشمن جایگاه ویژه‌ای نداشته است. اما در چارچوب LUA، این نوع اهداف ممکن است اهمیت بیشتری بیابند، که می‌تواند چین را به‌سوی پذیرش گسترده‌تر ایده جنگ‌افزارانه‌ی هسته‌ای سوق دهد.
هرچند شواهد کمی دال بر آن است که چین چنین تغییر ریشه‌ای در راهبرد هسته‌ای خود را در پیش گرفته باشد، استراتژیست‌های آمریکایی نگران رشد زرادخانه چین و توانایی آن در هدف‌گیری نیروهای هسته‌ای ایالات متحده هستند.
واشینگتن همچنین نگرانی‌های جدی‌ای درباره گزارش‌هایی مبنی بر توسعه یک سامانه بمباران مداری توسط چین دارد - سامانه‌ای از تسلیحات هسته‌ای که می‌تواند به فضا پرتاب شود و سپس با حداقل زمان هشدار به زمین بازگردد و اهدافی چون رهبری دشمن یا تأسیسات حیاتی فرماندهی و کنترل هسته‌ای را هدف قرار دهد.
در حال حاضر، این نگرانی‌های آمریکا درباره این که چنین سلاحی می‌تواند سامانه‌های هشدار زودهنگام را بی‌اثر کند، ممکن است تأثیر بیشتری بر تحلیل‌گران امنیتی چینی بگذارد؛ کسانی که تاکنون از ارزیابی جدی این دغدغه‌ها خودداری کرده‌اند.
در شرایطی که چین LUA را بررسی می‌کند، ایالات متحده نیز باید در مورد عناصر کلیدی از راهبرد هسته‌ای خود که ممکن است چین را به سوی چنین رویکردی سوق دهد، بازنگری کند - به‌ویژه درباره کارآمدی و پیامدهای بلندمدت استراتژی «محدودسازی خسارت».
در سوی دیگر، تصمیم‌گیران چینی باید بازبینی‌های دقیقی درباره تمام پیامدهای امنیتی شلیک در واکنش به حمله انجام دهند، از جمله اثر آن بر کنترل رهبری سیاسی بر راهبرد هسته‌ای. پکن همچنین باید آگاه باشد که حتی تصمیماتی که در ظاهر در سطح عملیاتی اتخاذ می‌شوند، می‌توانند پیامدهای وسیع‌تری در سطح استراتژیک داشته باشند. برای مثال، سطح همکاری چین با روسیه در حوزه سامانه‌های هشدار زودهنگام - و این‌که آیا چین داده‌های این سامانه‌ها را با روسیه به اشتراک می‌گذارد یا نه - می‌تواند بر برداشت آمریکا از همگرایی هسته‌ای چین و روسیه اثرگذار باشد و در نهایت، معادلات روابط سه‌جانبه هسته‌ای را دگرگون سازد.
در نهایت، چین اکنون در یک نقطه‌ی عطف قرار دارد و انتخابی که انجام می‌دهد، می‌تواند مسیر تحولات در صف‌آرایی هسته‌ای را برای دهه‌ها شکل دهد.
بازار


نظرات شما