ایرانیان جهان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سیدمهدی طالبی| دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، کاخ سفید را به شکل یک دفتر املاک اداره میکند. او هنوز یک سال نشده، میخواهد پرونده 6ساله کریدور جعلی زنگهزور را بسته و قرارداد آن را به نام آمریکا و کسبوکارهای خانوادگی خود بنویسد. در همین راستا، او در پی دیداری سهجانبه با نخستوزیر ارمنستان و رئیسجمهور آذربایجان است. دولت ارمنستان روز گذشته تأیید کرد که «نیکول پاشینیان»، نخستوزیر این کشور، قرار است از 7 تا 8 اوت (16 تا 17 مرداد) به ایالات متحده آمریکا سفر کند. وبگاه خبری ماسیسپُست در اینباره گزارش داد؛ دفتر نخستوزیری ارمنستان اعلام کرد که پاشینیان در واشنگتن دیداری دوجانبه با «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا، با هدف تقویت مشارکت راهبردی بین ارمنستان و آمریکا خواهد داشت. احتمال میرود الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان نیز راهی واشنگتن شود.
نکات
تحول مرتبط با زنگهزور با اتفاقات سه سال اخیر غرب آسیا ارتباطی آشکار یافته است. این اتفاقات در همسویی قابلتوجهی با یکدیگر قرار دارند و از این رو باید همراه هم بررسی شوند.
1- ترامپ و تعیین نرخ صلح
ترامپ به درگیریها وارد شده و نرخ تعیین میکند. در جنگ اوکراین خواهان معادن این کشور شد و در پی جذب سرمایهگذاری روسها بود؛ در جنگ هند و پاکستان به دنبال منابع معدنی و انرژی اسلامآباد رفت و کوشید با ملزم کردن دهلینو به کاهش خرید نفت از مسکو، بازاری برای صادرات نفت شیل کشورش ایجاد کند. او همچنین در جنگ غزه درصدد تسلط بر خاک آن برآمد.
ترامپ ایدهای داشت که ساکنان غزه از آن خارج شده و این منطقه تحت کنترل ارتش آمریکا درآید و بخشی از این کشور شود. او در این صورت امنیت رژیم صهیونیستی را تأمین کرده و با ایجاد سرپل مستقیم در غرب آسیا، به بخشی از منابع انرژی در مقابل سواحل غزه دست مییافت. ترامپ که از جنگ غزه این دستاوردها را میخواست، آشکار است که از قضایای دیگر توقع امتیازات بسیار بیشتری دارد.
2- جنگهای تسهیلکننده
چند جنگ تسهیلکننده برای زنگهزور شکل گرفته است؛ جنگ 2020 قفقاز که باعث از بین رفتن جمعیت ارمنی قرهباغ شد، جنگ اوکراین که انداختن روسیه در آن باعث کاهش توجهش به دیگر مناطق شد و سقوط سوریه که زمینه را برای ضربه مستقیم به ایران و اتصال رژیم صهیونیستی به ترکیه و قفقاز فراهم کرد.
3- دو بازیگر کوچک، فعال در همهجا
بازیگران متعددی در این قضایا حضور دارند، اما گستره نقشآفرینی دو دولت کوچک آذربایجان و امارات در آنها نامعمول است.
4- همگرایی بالای ترکیه و رژیم صهیونیستی
در برهه کنونی، جدا دانستن ترکیه و رژیم صهیونیستی برآوردی اشتباه است. ترکیه در طول جنگ طوفان الاقصی مدتها سکوت کرد و پس از تشدید سنگین فشارها علیه خود، انتقاداتی نسبت به تلآویو مطرح کرد. تجارت ترکیه از نظر ترانزیت انرژی و ارسال کالا به سرزمینهای اشغالی افزایش یافت.
طی دو عملیات «وعده صادق 1 و 2» ضلع مهمی برای دفاع از رژیم صهیونیستی بود و در جنگ 12 روزه نیز در تهاجم به ایران مشارکت داشت. ترکیه نقش خود را در اینباره عمدتاً با توجیه استفاده آمریکا از خاک خود توضیح میدهد، اما این مسئله نافی حاکمیت آنکارا و مسئولیتهایش نیست. پس از جنگ، رئیس دانشکده سازمان اطلاعات ترکیه موسوم به میت، ارزیابی جانبدارانهای از جنگ ایران با رژیم صهیونیستی و آمریکا ارائه داد که در آن، تهران مقصر وقوع جنگ معرفی شده بود.
ترکیه در جریان جنگ رژیم صهیونیستی و مقاومت لبنان بازی آشکارتری داشت و تنها ساعاتی پس از آتشبس میان طرفین، در اقدامی برای خارج کردن تلآویو از تنگنا، عملیات ساقطسازی نظام سوریه را آغاز کرد.
5- اشتباه روسیه
جنگ اوکراین باعث شده تا در قفقاز و آسیای میانه نفوذ روسیه بیشازپیش تضعیف شود و خلأیی شکل گیرد، اما این خلأ نه از سوی چین و ایران، بلکه از سوی ناتو در حال پر شدن است. روسها در حالیکه تضعیف نفوذ خود را درک میکردند، توقع داشتند چین و ایران به جهت رعایت حال مسکو قدمی برای پر کردن این جای خالی برندارند. در نتیجه، ناتو به سهولت نفوذ خود را تقویت کرد.
6- دلیل رفتارهای بیمحابای باکو علیه شرق
آذربایجان در ماههای اخیر، رفتارهای ضدروسی خود را تشدید کرده و علیه چین نیز موضعگیری داشته است. توصیه به اوکراین برای مقابله با اشغالگری روسیه و آغاز صادرات گاز به این کشور برای نخستین بار، نقاط عطف این تقابل بودهاند. آذربایجان با اتکا به کدام دیوار نظامی و امنیتی اینگونه روسیه را به چالش میکشد؟ آشکار است که باکو با ضمانتهای امنیتی مطمئن غرب اینگونه بازی میکند.
7- سه کریدور، هفت خواهران جدید
هدف بزرگ سه کریدور آیمک، داوود و زنگهزور و تحولات رخداده در پی آنها، ایجاد مجموعهای بزرگ و همهشمول در حوزه انرژی است. با سقوط سوریه و فشار بر غزه و لبنان، دشمن میتواند بر میادین مدیترانه مسلط شود و با کریدور داوود، بر منابع نفتی در شرق سوریه و غرب عراق دست یابد. در کریدور زنگهزور نیز سه کشور آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان بهعنوان دارندگان انرژی مطرح هستند. در آیمک اما مسئله انرژی با کانون قرار گرفتن خلیج فارس بسیار واضح است. از طریق اتصال این کریدورها، منابع انرژی خلیج فارس، مدیترانه، عراق، قفقاز و آسیای میانه به یکدیگر متصل شده و در پی آن، هویتهای سیاسی، امنیتی و نظامی همگراتر میان آنها شکل میگیرد.
8- بازی صفر با ایران
روسیه قرار است از اوکراین سهمی ببرد و از سوریه نیز خارج نشود، اما در خصوص ایران، اخراج و انزوای کامل مدنظر است. همچنین در برابر چین نیز امتیازاتی ارائه خواهد شد. تلاش برای صفر کردن امتیازات ایران دلایلی دارد. اولین دلیل، نوع نگاه ایران است؛ بر اساس دیدگاه جمهوری اسلامی، در جهان دو دسته از کشورها وجود دارند: یک دسته، دولتهای ظالم و دسته دیگر، دولتهای ظلمپذیر. جمهوری اسلامی اما نمیخواهد جزو هیچکدام از این دو دسته باشد. از این رو، حتی اگر ایران قدرتمند شده و قادر به همسفره شدن با قدرتها باشد، این اتفاق رخ نمیدهد، زیرا تهران قائل به قرار گرفتن در صف دولتهای ظالم و سوءاستفاده از ملتها نیست. پیگیری این نگاه باعث تشدید فشارها بر ایران میشود، اما مزایای قابلتوجهی دارد. از آنرو که ایران قدرتی سلطهگر نیست و به حرکتهای آزادیبخشانه ملتها کمک میکند، نفوذ کمهزینهتر و بادوامتری به دست میآورد.
9- تجزیه ایران
هدف مهم غرب، ساقطسازی نظام سیاسی برای تجزیه ایران است، تا از این طریق بتواند با ایجاد کشورهای کوچکتر، آنها را در اتحادیه انرژی در شرف تأسیس خود ادغام کند.
10- مختصات اتحادیه انرژی
در مجموعه انرژی مدنظر غرب، گستره و میزان تسلط آمریکا بر تأمین انرژی جهان که هماکنون نیز جریان دارد، عمیقتر میشود. ضمن تضمین فروش انرژی با دلار، تمام قدرتها شاهد کنترل خود از طریق تسلط بر بازار انرژی خواهند بود. همچنین در این شرایط، مزیت منابع انرژی روسیه بهشدت تضعیف شده و این کشور با راهکارهای مختلف تحت کنترل درخواهد آمد.
11- ارمنستان کوچک، بازنده بزرگ
ارمنستان تا اینجا بزرگترین بازنده ماجرا بوده است. از دست رفتن قرهباغ، نابودی جمهوری خودمختار آرتساخ و آواره شدن جمعیت آن به داخل ارمنستان و هدفگذاری برای کنترل بر جنوب آن، عملاً این کشور را رو به نابودی میبرد. در فقدان استمرار حیات کشور ارمنستان یا تضعیف شدیدش، جوامع ارمنی باید تلاشهای طولانیمدت، طاقتفرسا و فداکارانهای برای بازیابی وضعیت پیشین انجام دهند.
12- صلح نوبل
ترامپ با حضور در کاخ سفید، سعی کرد از خلال جنگ اوکراین و غزه که پیش از ریاستجمهوریاش درگرفته بودند، برای ساختن چهرهای صلحطلب از خود استفاده کند. در این مدت، همچنین دستکم سه درگیری در چهارچوب منازعه میان دولتهای مستقل شرقی و مجموعه غرب رخ داد: درگیری هند و پاکستان، جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی و زد و خورد بین کامبوج و تایلند. حالا ترامپ در پی استفاده از پروندههای دیگر مانند سوریه و قفقاز نیز رفته است.
بازار ![]()