ایرانیان جهان - تسنیم / دیدار آتی بین ترامپ و پوتین در آلاسکا را باید در چارچوب بازیهای قدرت و رقابت سیاسی داخلی آمریکا و نمایش اقتدار روسیه تحلیل کرد چرا که فقدان پیشزمینههای واقعی برای اعتمادسازی و تضاد منافع استراتژیک، هرگونه تلاش برای نزدیکی واقعی را محدود کرده است.
دیدار احتمالی دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در آلاسکا، بهعنوان یک رویداد مهم ژئوپلیتیکی، با واکنشهای گستردهای در محافل سیاسی و رسانهای مواجه شده است.
این رویداد از زاویههای مختلف قابل تحلیل است، اما باید آن را فراتر از صرف یک دیدار دیپلماتیک معمولی دانست. این دیدار را باید در قالب مولفههای خودنمایی سیاسی، فقدان پیشزمینههای لازم برای اعتمادسازی، عمق بیاعتمادیها و واقعیتهای ژئوپلیتیکی پیچیده بررسی کرد.
در این تحلیل سعی میشود با استفاده از این چارچوب، به تبیین علل، اهداف و پیامدهای این دیدار پرداخته شود:
1- خودنمایی ترامپ و نمایش اقتدار و تلاش برای بازسازی نفوذ سیاسی
دونالد ترامپ از ابتدای دوران ریاست جمهوریاش، همواره بهعنوان یک بازیگر پر سر و صدا و نمایشگر شناخته شده است. حتی پس از خروج از کاخ سفید، وی با بهرهگیری از اظهارات جنجالی و تحرکات سیاسی، سعی کرده حضور خود را در کانون توجه حفظ کند. دیدار با ولادیمیر پوتین فرصتی طلایی برای ترامپ است تا بار دیگر وجههای از اقتدار و نفوذ جهانی خود را به نمایش بگذارد.
از دیدگاه تحلیل سیاسی، این خودنمایی نه صرفاً برای بهبود روابط دوجانبه آمریکا و روسیه، بلکه عمدتاً با هدف افزایش سرمایه سیاسی داخلی ترامپ در آستانه یا بعد از انتخابات و نیز ضربه زدن به رقبا و جریانهای رقیب سیاسی در آمریکا صورت میگیرد.
این اقدام ترامپ را میتوان به عنوان یک «بازی رسانهای» دانست که در آن وی میکوشد با بهرهگیری از وجهه ارتباط با قدرتهای جهانی، مشروعیت و اهمیت خود را حفظ کند.
این دیدار به نوعی تئاتر سیاسی است که ترامپ به دنبال ایفای نقش قهرمان یا بازیگر اصلی آن است؛ شخصیتی که توانایی برقراری ارتباط مستقیم با روسیه را دارد، حتی در شرایطی که دولت رسمی آمریکا سیاستهای خصمانه علیه روسیه دنبال میکند.
بازار ![]()
2- فقدان پیشزمینههای واقعی برای ملاقات؛ مانع اصلی ایجاد اعتماد
واقعیت این است که چنین دیداری نیازمند زمینههایی از جمله کاهش تنشها، ایجاد فضای اعتماد و دستکم یک توافق غیررسمی برای تعامل استراتژیک است. اما آمریکا بهصورت رسمی و عملی همچنان از حملات نظامی اوکراین علیه روسیه حمایت میکند و حتی این حمایت را تشدید کرده است.
حمایت مستقیم نظامی و سیاسی آمریکا از اوکراین نه تنها تنشها را کاهش نمیدهد، بلکه عملاً سد بزرگی در برابر هرگونه حرکت اعتمادسازانه میان واشنگتن و مسکو ایجاد کرده است.
این سیاست، روسیه را در موقعیتی قرار داده که نسبت به هرگونه تماس و مذاکره محتاط و بیاعتماد باشد. دیدار در آلاسکا بدون تغییر اساسی در سیاستهای کلان آمریکا نسبت به روسیه، نمیتواند نتیجه عملی و سازندهای داشته باشد و بیشتر به شکل یک «دیدار تشریفاتی» باقی خواهد ماند.
این نکته برجسته نشان میدهد که واشنگتن و بخصوص شخص ترامپ نه تنها به دنبال ایجاد شرایط واقعی برای دیپلماسی نیست، بلکه تمایل دارد از این دیدار به صورت یک طرفه و برای اهداف تبلیغاتی و فشار روانی بهره ببرد.
3- بیاعتمادی عمیق روسیه؛ بازتاب تجارب تلخ و تضاد منافع
روسیه در سالهای اخیر بهویژه پس از بحران اوکراین و تحریمهای گسترده غرب، رویکردی محتاطانه و واقعبینانه نسبت به آمریکا اتخاذ کرده است.
تجربه تاریخی روسها نشان داده که وعدهها و اظهارات سیاسی آمریکا بارها و بارها نقض شده و نمیتوان روی آن حساب کرد. این بیاعتمادی متقابل، یکی از مهمترین موانع پیشروی هرگونه گفتگوی جدی و سازنده است.
از منظر روسیه، دیدار با ترامپ در شرایطی که سیاستهای کلان واشنگتن ادامه تحریمها و حمایت نظامی از اوکراین را در دستور کار دارد، بیشتر جنبه نمایشی دارد. به عبارت دقیقتر، مسکو به دنبال برگزاری دیداری است که بتواند تصویر «قدرت جهانی» خود را تقویت کند و نشان دهد حتی در شرایط فشارهای شدید، بهعنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات جهانی باقی مانده است.
این رویکرد روسیه، در عین حال که از نظر استراتژیک محافظهکارانه است، بیانگر آگاهی بالای مسکو از شرایط پیچیده و محدودیتهای واقعی در روابط با واشنگتن است. بنابراین، روسها قصد ندارند خود را در بازیهای آمریکا گرفتار کنند، بلکه میخواهند از این دیدار بهرههای تبلیغاتی و دیپلماتیک ببرند بدون آنکه تعهد یا امتیاز قابل توجهی بدهند.
4- تئاتر سیاسی و بازیهای قدرت؛ واقعیت پشت پرده دیدار
دیدار ترامپ و پوتین، در واقع یک صحنه تئاتر است که بازیگران آن نه لزوماً به دنبال دیپلماسی واقعی بلکه در جستجوی نمایش قدرت و تأثیرگذاری هستند. این بازی به چند دلیل مهم قابل تبیین است.
در آمریکا شرایط سیاسی داخلی به شدت قطبی و پرتنش است. ترامپ تلاش میکند با بهرهگیری از این دیدار، جایگاه خود را در رقابتهای سیاسی حفظ کرده و وجهه «رهبر قوی» را بازیابی کند.
در روسیه پوتین نیز میکوشد به واسطه این دیدار نشان دهد که روسیه علیرغم تحریمها و فشارهای بینالمللی، همچنان بازیگر بزرگی است که آمریکا مجبور است با آن مذاکره کند.
در عرصه بینالمللی این دیدار پیامهای چندگانهای دارد؛ از یک طرف به غرب و متحدان آمریکا اعلام میشود که ترامپ میتواند روابطی متفاوت و جدیتر با روسیه برقرار کند و از طرف دیگر به روسیه این پیام داده میشود که آمریکا به شدت درگیر چالشهای داخلی است و باید برای حل تنشها گفتگو کرد.
5- پیامدهای بلندمدت دیدار و چشمانداز روابط آمریکا و روسیه
اگرچه ممکن است این دیدار بهعنوان نقطه عطفی در روابط دو کشور مطرح شود، اما با توجه به مولفههای تحلیل شده، احتمال شکلگیری تغییرات اساسی بسیار کم است. تنشهای ساختاری، تضاد منافع ژئوپلیتیکی و عدم تغییر سیاستهای کلان، موانع اصلی هرگونه بهبود واقعی هستند.
با این حال، این دیدار میتواند زمینهساز نوعی بازتعریف روابط باشد؛ بازتعریفی که بیشتر بر پایه منافع و بازیهای قدرت باشد تا همکاری واقعی و اعتماد متقابل. در این صورت، روند تنشها و رقابتها همچنان ادامه خواهد یافت، اما در قالب گفتوگوهای نمادین و نمایشی که اهداف کوتاهمدت سیاسی را دنبال میکنند.
6- تبیین در چارچوب سیاست خارجی آمریکا و روسیه؛ رویکردهای ناسازگار و تضاد استراتژیک
سیاست خارجی آمریکا در دوره پس از جنگ سرد همواره بر محور حفظ برتری جهانی، تضعیف رقبای ژئوپلیتیکی و پیشبرد ارزشهای لیبرال-دموکراتیک بوده است.
در مقابل، روسیه نیز با تمرکز بر احیای قدرت ملی و مقابله با نفوذ غرب، سیاستی مبتنی بر امنیت ملی و بازیابی جایگاه خود در نظام بینالملل را دنبال میکند. این رویکردهای ناسازگار باعث شده که حتی در شرایطی که بازیگران سیاسی مایل به گفتوگو هستند، زمینههای عملی برای همکاری محدود باشد.
از این منظر، دیدار ترامپ و پوتین نیز در چارچوب این تضادهای بنیادین باید تحلیل شود. این دیدار بیشتر به یک اقدام تاکتیکی در راستای منافع کوتاهمدت سیاسی و تبلیغاتی شباهت دارد تا یک تحول استراتژیک.
7- نقش رسانهها و افکار عمومی در شکلدهی به اهمیت این دیدار
رسانهها بهخصوص در آمریکا و روسیه نقش مهمی در بزرگنمایی و شکلدهی به برداشتهای عمومی از این دیدار دارند. ترامپ بهخوبی میداند چگونه از این فضاها برای افزایش محبوبیت و تأثیرگذاری خود بهره ببرد.
از سوی دیگر، رسانههای روسی نیز این دیدار را بهعنوان نمادی از اقتدار و موفقیت دیپلماتیک کشورشان برجسته میکنند. این بازی رسانهای به هر دو طرف کمک میکند تا تصویر مطلوب خود را در عرصه داخلی و بینالمللی تقویت کنند، حتی اگر در عمل دستاورد قابل توجهی حاصل نشود.
به طور کلی، دیدار ترامپ و پوتین در آلاسکا، بیش از آنکه یک گام واقعی و عملی در جهت بهبود روابط آمریکا و روسیه باشد، نمایشی سیاسی و تئاتری است که از مولفههای متعدد قدرت، خودنمایی، بیاعتمادی و سیاستهای ناسازگار بین دو کشور شکل گرفته است.
فقدان پیشزمینههای واقعی برای اعتمادسازی و تضاد منافع استراتژیک، هرگونه تلاش برای نزدیکی واقعی را بهشدت محدود کرده است. از این رو، این دیدار را باید در چارچوب بازیهای قدرت و رقابت سیاسی داخلی آمریکا و نمایش اقتدار روسیه تحلیل کرد، نه بهعنوان یک حرکت دیپلماتیک جدی و مؤثر.
چشمانداز روابط دو کشور همچنان پر از چالشها و موانع است و تنها گفتوگوهای صوری و نمایشی میتواند در کوتاهمدت شاهد باشیم.
این تحلیل نشان میدهد که بازیهای سیاسی داخلی، شرایط ژئوپلیتیکی و منافع ملی، همگی در سایه بیاعتمادیهای متقابل، به شکلگیری یک «تئاتر سیاسی» منجر شدهاند که دیدار ترامپ و پوتین در آلاسکا مهمترین نمونه آن است.